خوشبختی بر سه ستون استوار است:
۱-فراموش کردن گذشته 2-غنیمت شمردن حال 3-و امیدوار بودن به آینده
********************
سه چیز نباید از دست برود
آرامش – امید –و صداقت
******************
سه چیز قطعی نیست
رو یا ها---موقعیت – و شانس
****************
و سه چیز با ارزش ترین هاست
عشق –اعتماد به نفس – و دوستان واقعی
****************
انسان ها سه راه دارند:
راه اول از اندیشه می گذرد این والاترین راه است
راه دوم از تقلید می گذرد این آسان ترین راه است
و راه سوم از تجربه می کذرد و این تلخ ترین راه است (کنفو سیوس)
**************
سه چیز ریشه دین را می سوزاند:
خرافه گستری به نام دین
بی عدالتی به نام خدا
سکوت در برابر ستم
****************
اگر شما سه خصلت:ا-انتقاد پذیری 2- پوزش خواهی 3- شکر گزاری
را در خود پرورش دهید مطمئن باشید که موفقیت به زودی در خانه تان را خواهد زد
**************
دمکراسی معنی این سه حرف است
1-نصب حاکمان 2- نقد حاکمان 3- عزل حاکمان
************
سه چیز از حقایق ایمان است:
1-بخشش با تنگدستی 2- رعایت انصاف در باره مردم بر ضرر خویش 3- بذل علم بر دانش آموز حضرت محمد (ص)
**************
بهترین چیز ها سه چیز است:
عفو در حالت غضب 2-بخشش در تنگدستی 3- تحمل در حین قدرت (.ادریس پیامبر)
از غم بانوی بهشت جهان پر از تاب وتـبه
فرشته ها به هم میگن چقدر شبیه زینـبه
سایبون مـحبتش همیـشه روی سـرمـه
داد می زنم فدات بشم تویی غریب فاطمه
وفات جانسوز کریمه اهل البیت حضرت فاطمه معصومه(س)، دختر هفتمین پیشوای شیعیان عالم را به ساحت مقدس و ملکوتی برادر بزرگوارشان حضرت ثامن الحجج آقا امام رضا(ع) و تمامی شیعیان جهان تسلیت عرض می نماییم.
اي جا مانده از واپسين ديدار برادر! حرم نوراني و ضريح مشکل گشايت، هنوز بوي مدينه مي دهد. بوي شهر پيامبر را که آن را به اشتياق ديدن روي رضايت، ترک کردي و آواره بيابان ها گشتي. نهر جاري مناجات، هميشه از چشمه دل زائران تو جريان دارد؛ اما امشب ضريح مطهرت، رخت سياه بر تن کرده و پنجره ها رو بسوي غروب نشانه مي روند ...
امام صادق علیه السلام:
خداوند حرمى دارد کهمکه است پیامبر حرمى دارد و آن مدینه است و حضرت على علیه السلام حرمىدارد و آن کوفه است و قم کوفه کوچک است که از هشت در بهشت سه در آن به قمباز مىشود – زنى از فرزندان من در قم از دنیا مىرود که اسمش فاطمه دخترموسى علیه السلام است و به شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت مىشوند.
یکسال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه سلام الله علیها به شوق دیدار برادر وادای رسالت زینبی و پیام ولایت به همراه عدهاى از برادران و برادرزادگانبه طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مىشد. این جا بود که آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب سلام اللهعلیها پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیشان را به مردم مؤمن و مسلمانمىرساندند و مخالفت خود و اهلبیت علیهم السلام را با حکومت حیلهگربنىعباس اظهار مىکرد
معصومه (س) فلسفه شیدایی است و غزل ماندن و بودن،
معصومه نگین ایران است که در قم، شهر اقامه می درخشد
وفات فاطمه ی معصومه (س) تسلیت باد
—–
معصومه (س) ترجمان بلند عاشوراست
و قصه با زینب همسفر شدن
وفات فاطمه ی معصومه (س) تسلیت با
معصومه حجت كشفى
هنر تعريف دقيق و جامع هنر بدون بحثهاى طولانى دشوار است، اما با نقل مطالبى از صاحبنظران و هنرشناسان مىتوان راه را براى ورود به يك سلسله مقالات هنرى بازكرد: «هنر يك شيوه بيان است، يك شيوه اداكردن است، منتها اين شيوه بيان از هر تبيين ديگر رساتر، دقيقتر و ماندگارتر است، دقت در هريك از اين چند تعبيرى كه عرضكردم: رساتربودن، دقيقتر بودن، نافذتر و ماندگارتربودن، در فهم معناى هنر كمك مىكند، اى بسا كه يك گزارش غيرهنرى گرچه علمى و تحقيقى و دقيق، خاصيت ارائه هنرى را نداشتهباشد.ابزارهاى هنرى بىشك، رساترين، بليغترين و كارىترين ابزار ابلاغ و تبليغ پيام است.» (1) هنر اين خصوصيت را دارد كه به خاطر ملايمتبا طبع آدمى، بىشك در طبع او اثر مىكند.
اول ذيقعده سال 173 هجرى بود كه عالم به وجود فاطمه اى ديگر از گلشن رسالت جلوه گر شد، تا عصمت فاطمه زهرا(س)را دوباره تجلى سازدو با فروغ خود،اسوه بانوان جهان گردد.
حضرت فاطمه معصومه(س) دخت هفتمين امام،از زمره زنان عفيف و پاكدامنى است كه در راه امامت و ولايت رنج هاى طاقت فرسايى كشيد،غصه ها خورد،سختى ها و مشكلات سفر را تحمل كرد و همچون يعقوب به اشتياق و اميد ديدار يوسف شتافت.
امام صادق(ع)پيش از ولادت كريمه آل محمد(ص) فرمود: خدا را حرمى است و آن مكه است،اميرمؤمنان را حرمى است و آن كوفه است،و ما اهل بيت را حرمى است وآن قم است.بزودى بانويى به نام فاطمه از تبار من در آن جا دفن شود كه هر كس به زيارتش بشتابد،بهشت بر او واجب مى گردد.
به راستى او فاطمه است تا على را يارى كند،زينب است تا رسالت عاشورا را بر دوش كشد و معصومه خواهر امام رضا(ع) است تا با هجرت برادر از مدينه به خراسان،رسالت فاطمه بودن را بر دوش احساس كند و سرو بلند باغ محمد(ص) ،على بن موسى الرضا(ع) را ياور باشد.
سال 201هجرى او با رسول خدا و ايمه بقيع وداع مى كند،آن گونه كه برادر بزرگوارش يك سال پيش از او وداع كرده بود. اين بار اوست كه كاروان شوق را برپا مى دارد.همراه برادران و برادرزادگان رو به سوى كوى حضرت دوست پا مى نهد.
چشمان كاروانيان اشك ريزان است، اشك فراق و اشك شوق و تنها ديدار برادر،سنگينى فراق را جبران مى كند و لحظه ها در تب ديدار برادر مى گذرد تا به يوسف آل رسول، آفتاب خطه طوس برسد; اما افسوس كه حراميان بنى عباس،شهر ساوه را مناسب مقاصد شوم خود مى يابند و با حمله به كاروان آل رسول،23 تن از همراهان را به شهادت مى رسانند.اينك فاطمه،رسالت زينب را بر دوش مى كشد، غم شهيدان، جانكاه و طاقت فرساست. او كه عمرش با فراق و هجران پدر بزرگوارش امام موسى كاظم(ع)و سپس با دورى از برادر بزرگوارش در دنيايى از غم و اندوه سپرى شد،اينك با ستم بنى عباس بيمار مى شود و بنا به قولى مسموم مى گردد.
آنچه مسلم است،حضرت پس از بيمارى مى پرسند تا قم چه مقدار مسافت است. مى گويند ده فرسخ،مى فرمايد:مرا به قم برسانيد. كاروان رو به قم مى نهد. در23 ربيع الاول مردم به استقبال مى آيند تا كريمه اهل بيت را به شهر خويش برند و از ميان مردم موسى بن خزرج حضرت را در منزل خود سكنا مى دهد كمر به خدمت او مى بندد،ليكن آن بانوى مكرمه بيش از هفده روز در قم افامت نمى كند و در دهم ربيع الثانى سال 201 هجرى روح ملكوتى اش به لقاي رب مى شتابد.
خبر رحلت جانسوز حضرتش شهر شيعه را فرا مى گيرد، مردمان دسته دسته به تشييع جنازه او حاضر مى شوند.موسى بن خزرج دستور غسل و دفن حضرت را مى دهد و از حصير و بوريا سقفى بر روى قبر مطهرش قرار مى دهد تا اين كه زينب دختر حضرت جوادالائمه بر روى آن قبله دل ها،قبه اى نهاد،تا حرم مطهر آن حضرت بارگاه دلدادگان آل رسول گردد و عاشقان ولايت همه روزه پروانه وار بر گرد ضريح مقدسش به طواف آيند. درباره گوهر وجودى والاى او همين بس كه در زيارت مأثوره آن حضرت او را دختر امام، خواهر امام،عمه ولى خدا مى خوانيم و در زيارت نامه اش مى خوانيم كه:«اى فاطمه! مرا در بهشت شفاعت كن كه همانا در نزد خدا براى تو منزلتى است بس والا.» و اين فراز از زيارت گوياى شأن و منزلت او در نزد خداست.در فضيلت زيارت او سعدبن سعد مى گويد:از امام رضا(ع) در مورد فاطمه دختر امام موسى كاظم پرسيدم،فرمودند:«كسى كه او را زيارت كند،بهشت جاى اوست» .
واز حضرت جوادالائمه(ع)روايت است كه فرمود: «هر كس عمه مرا در قم زيارت كند،بهشت جايگاه اوست» .
از پربارى حيات 28 ساله حضرت معصومه(س)و اقامت هفده روزه اش در قم همين بس كه به رغم مناسب نبودن موقعيت جغرافيايى اين شهر، حوزه علميه قم بقاى جاودانه يافت و هزاران فرهيخته و دانش پژوه از اين مركز علم فارغ التحصيل شدند. بركت وجود عالمه آل رسول،حوزه علميه قم را مركزيت داده و با پرتو افشانى خويش آن را به مدينه فاضله اسلامى تبديل نموده است.
محدثه حديث به معناى سخن معصوم استيا آنچه گوياى سخن، كار يا سيرهاو باشد.
و روشن است كه نقل سخنان معصومين (ع) بيشترين خدمت را به حفظروش و سيره و كردار آنان انجام مىدهد.
برهمين اساس ارزش والايىدر كلام معصومان براى آنان كه با نقل سخنان معصومان، گفتارشانرا جاودانه نگاه مىدارند، مىيابيم.
تشويق به حفظ و ترويج حديث و سخن معصومان از زمان خود پيامبراكرم(ص) شروع شد و حضرت مى فرمود: من تعلم حديثين اثنين ينفع بهما نفسه او يعلمهماغيرهفينتفع بهما كان خيرا له من عباده ستين سنه(1) آنكه دو سخن فرا گيرد و خود از آن سود برد، يا به ديگران بياموزد تا سودبرند، برايش بهتر از شصتسال عبادت است.
از اين روى اهل بيت(ع) مسلمانان را به فراگيرى نشر احاديث ترغيب مى كردند تا افكار و انديشه هاى آنان در گستره وسيعترى پخش گردد.
طى سالها تحقيق، كتابها و مقالههاى متنوعى پيرامون زندگىحضرت فاطمه معصومه(س) نگارش يافته است; اما عموم اين نوشتهها برگرفته ازمطالبى است كه به طور صريح در متون تاريخى و انساب ثبتشده است.
اين نوعاستفاده از منابع موجب شده تا يافتههاى نويسندگان غالبا پيرامون سه محور ثابت(زمان تولد، سفر به قم و رحلت) متمركز شود. به اين دليل گاه به برخى كتبپيرامون زندگى اين بانوى بزرگوار برمىخوريم كه از صدها صفحه تنها صفحات انگشتشمارى به بيان زندگى وى اختصاص يافته است و نويسندگان به ناچار مباحث مربوط بهقم، كرامتها و ... را بر مطالب خود افزودهاند.
تاريخ گوياى اين حقيقت تلخ است كه حكومت بنى اميه و بنى عباس،هر دو از دشمنان قسم خورده نبوت و ولايت بودند و اين كينه توزى با اسلام ناب را با جنايات مختلفى نشان مى دادند;با اين تفاوت كه اين نظام جبار بنى اميه به شكلى علنى،شمشير برهنه اى شده بود و قلوب خاندان ولايت را مى شكافت و در نشان دادن اين جنايات آن چنان اصرار مىورزيد كه ديگر حتى پدر،جرأت نداشت به فرزند خود بگويد كه از نسل اولاد على(ع) است.
اما شيوه حكومت بنى عباس،ظاهرى آرام و باطنى كينه توز وخصمانه داشت و بعضى اوقات مردم نيز تحت تأثير اين گونه رفتارهاى منافقانه قرار مى گرفتند.
سراى «موسى بن خزرج» كه حضرت معصومه (س) چند صباحى در آنجا به سر برد، به مدرسه معروف «ستيه» است.
اين سرا در محله «ميدان مير» وسط شهر قم در يكى از محلههاى قديمى بود و عبادتگاه آن حضرت به نام «بيت النور» در وسط آن، قرار داشت. موسى بن خزرج پس از رحلت آن بانوى گرانقدر، محراب ايشان را به همان حال باقى گذارد، و ديگر نقاط خانه خويش را نيز به احترام ايشان، مسجد كرد. اصل محراب فاطمه معصومه (س) كه در نزد عوام به «تنور» مشهور است تاكنون پابرجاست و مردم از قديم الايام تاكنون براى تيمن و تبرك و خواندن زيارت و دعا بدان جا مىروند. محراب مزبور كه غرفه كوچكى بيش نبوده، تجديد بنا شده و به صورتى زيبا در آمده است.و در كنار آن، مدرسهاى براى طلاب علوم دينى ساخته شده كه به «مدرسه ستيه» معروف است.
.: Weblog Themes By Pichak :.