تاريخ : پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, | 15:44 | نویسنده : بحرینی |

 تو کیستی؟ چراغ بهشت مدینه ای

آیینه دار حُسن حسینی، سکینه ای

باید به رتبه زینب ثانی بخوانمت

چون عمه ات به صبر نداری قرینه ای

در آسمان صبر فروزنده کوکبی

بین تمامی اُسرار رکن زینبی

دشمن ذلیل عزّو وقار سکینه است

فریاد کربلای حسینی به سینه است

در مکتب مجاهدت و صبر و ابتلا

ایثار و استقامت و ایمان گزینه است

هر چند درد و رنج اسارت کشیده ای

تو خصم را به بند حقارت کشیده ای

روی تو آفتاب تماشای باب بود

آئینة تمام نمای رباب بود

در منطق تو معجزة نطق مرتضی

پیغام تو حیا و عفاف و حجاب بود

از سنگ و تازیانه که در شکوه نیستی

در قتلگه ز بردن چادر گریستی

در مجلس یزید که قلبت کباب بود

دیدی میان طشت طلا آفتاب بود

نامحرمت به دور و غمت بی حساب بود

بر چهره آستین و دو دستت حجاب بود

فریاد و آه و اشک و غم از گریة تو سوخت

حتی دل یزید هم از گریة تو سوخت

گاهی صدای گریه اصغر شنیده ای

گه ناله در شهادت اکبر کشیده ای

گاهی به روی خار مغیلان دویده ای

گه حنجر بریده به گودال دیده ای

در هر بلیّه حمد الاهیت بر لب است

الحق تو را مقاومت و صبر زینب است

ای یادگار فاطمه ای دختر حسین

همگام زینبینی و هم سنگر حسین

در راه شام راهنمایت سر پدر

منزل به منزلی تو پیام­آور حسین

هر خانه ای که هست رباب و سکینه اش

باشد صفای روضة شهر مدینه اش

تو مصحف حسین و بهشت است دامنت

بر صفحة جمال فروزنده احسنَت

پامال حرمتت شده از جور دشمنان

با تازیانه آیه نوشتند بر تنت

تو راز ناشنیده ز بابا شنیده ای

تو قاصد پیام گلوی بریده ای

ای پاکی و عفاف و حیا شرمسار تو

دشمن حقیر منزلت و اقتدار تو

پیوسته باد باغ شهادت بهار تو

تا روز حشر گریة "میثم" نثار تو

قلب حسین و چشم و چراغ مدینه ای

سرتا قدم جلال و وقار و سکینه ای



تاريخ : چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:, | 9:42 | نویسنده : بحرینی |

 حضرت سکینه سلام الله علیها دختر امام حسین علیه السلام 56 سال پس از واقعه کربلا, در شب پنجم ربیع الاول سال 117 هجری در مدینه وفات کردند[1].

حضرت سکینه سلام الله علیها، دختر ابى عبدالله الحسین علیه السلام و  رباب، دختر "امرء القیس" است. نام اصلى وى " آمنه" یا "امیمه" بود و مادرش رباب، او را به "سکینه" ملقّب ساخت.

این بانوى شریف ِعلوى، در دامن مهرانگیز پدر ارجمندش حضرت امام حسین علیه السلام و مادر گرانمایه ‏اش حضرت رباب سلام الله علیها و عمه بزرگوارش حضرت زینب کبرى سلام الله علیها پرورش یافت و از راهنمایى و تربیت ناب برادرش حضرت على بن الحسین علیه السلام - معروف به زین العابدین - در ایّام امامت آن بزرگوار، بهره ‏هاى وافر یافت.

وى از زنان خردمند و داناى عصر خویش بود , علاوه بر بهره ‏مندى کامل از حُسن جمال، از فضایل معنوى مانند تعّبد، تدیّن و تقواى الهى نیز برخوردار بود و در زمینه شعر، سخنورى و فصاحت بیان، از ممتازان عصر خود و خانه وى همیشه مجمع اُدبا، شُعرا و سخن سرایان عرب بود.

درباره تاریخ تولّدش، اطلاع دقیقى در دست نیست. او در مدینه و در اواخر عصر امامت حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام دیده به جهان گشود.

گفته اند که وى در واقعه ی عاشورا، دخترى رشید و بالغ بود. برخى از مورّخان، سن وى را در واقعه ی کربلا، بین ده تا سیزده سال خوانده ‏اند. بنابراین تولّدش باید میان سال‏هاى 47 تا50 هجری قمرى باشد.

در آغاز، تحت کفالت برادر بزرگوارش امام زین العابدین علیه السلام قرار داشت تا اینکه ازدواج نمود و به خانه همسرش نقل مکان کرد. آن حضرت، پس از واقعه ی کربلا، به مدت 57 سال زندگى کرد. و در سنین بین 67 تا 70 سال، در کمال شرافت و عفّت، دار فانى را وداع گفت.

درباره در گذشت این بانوى بزرگ علوى، دو روایت نقل شده است:

روایت نخست حاکى است که وى در پنجم ماه ربیع الاوّل سال 117 هجرى قمرى و در عصر خلافت "هشام بن عبدالملک" و در حاکمیت "خالد بن عبدالملک بن حارث"، در مدینه بدرود حیات گفت و روایت دیگر می گوید که وى در پنجم ماه ربیع الاوّل سال 126 هجرى قمرى در مکّه معظمه وفات یافت.

در صبح روز رحلتش محمد بن عبدالله(نفس زکیه) چهار صد دینار عطر و عود خرید و پبرامون تابوت آن حضرت در مجمره ها سوزانید. خالد بن عبدالملک حاکم مدینه که در نظر داشت با به تعویق افتادن تشییع جنازه بر اثر گرمی هوا به بدن مطهر جسارت شود, گفت:" صبر کنید من برای نماز خواندن بر جنازه میایم", ولی نیامد. لذا جنازه مبارک آن حضرت تا ب دفن نشد. پس از آن حضرت سجاد علیه السلام _ وبه قولی یحیی بن حسن علیه السلام به قولی محمد بن عبدالله نفس زکیه _ بر جنازه آن حضرت نماز خواندند و آن حضرت را با احترام به خاک سپردند[2].

...................................................................................

پاورقی:

1.قلاید النحور: ج ربیع الاول، ص26.فیض العلام: ص206.مستدرک سفینه البحار: ج4ص67.مستدرکات علم رجالالحدیث: ج8ص580.ریاحین الشریعه: ج3ص280.

2.فیض العلام: ص205-206.ریاحین الشریعه: ج3ص280-282.



تاريخ : چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:, | 9:41 | نویسنده : بحرینی |

 بنابر نظر مشهور، تاريخ‌نگارانِ معروف نام ده فرزند را براي امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ ذكر مي‌كنند كه شش تن آنها پسر و بقيه دختر مي‌باشند. دختران حضرت ـ عليه‌السّلام ـ عبارت بودند از زينب، سكينه، فاطمه و رقيه. همان نخستين روزي كه امريءالقيس بن عدي، رئيس قبيله بكر بن وائل اسلام آورد،[1] اميرالمؤمنين علي ـ عليه‌السّلام ـ دو فرزندش حسن و حسين ـ عليهما‌السّلام ـ را نزد وي برد و فرمود: «يا عم؛ من علي بن ابي‌طالب پسر عمو و داماد رسول خدا هستم و اين دو نيز فرزندزادگان اويند. ما ميل داريم كه با تو پيوند خويشاوندي برقرار كنيم.» 



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:, | 9:39 | نویسنده : بحرینی |

 جواب: حضرت سکینه دختر بزرگوار امام حسین(ع) است که در علم و معرفت و توجه به حق و جذبه پروردگار کم نظیر و مورد توجه خاص پدر بود. نام اصلى این بانور بزرگوار آمنه، امینه، امیمه یا امامه ثبت گردیده است و لقب «سکینه» از طرف مادرش (رباب) به او داده شد. او که خواهر على اصغر (ع) بود، در کربلا حضور داشت و در عاشورا حدوداً ده یا سیزده ساله بود. وى محضر سه امام (پدرش امام حسین، برادرش امام سجاد و برادرزاده‏اش امام باقر(ع) ). را درک کرد. او از زنان بزرگ اسلام است و از اخلاق فاضله و آداب مرضیه و صفات حمیده و از وفور عقل و دانش وجود و کرم و مقامى بس بلند برخوردار بود و در فنون فصاحت و بلاغت از اساتید وقت و سیده زنان عصر خود بود. نوشته‏اند خانه‏اش مرکز تجمع شعرا و محل مناقشه و بحث و نقد ادبى بود. به شاعران بزرگ همچون فرزدق و جریر صله عطا مى‏کرد. ابتدا به عقد مصعب بو زبیر در آمد و پس از او زوجه عبدالله بن عثمان گردید، و بالاخره در پنج ربیع الاول سال 117 در هفتاد سالگى در مدینه درگذشت.(1)

پى‏نوشت‏ها:

1 - جواد محدثى، فرهنگ عاشورا، ص 227.



تاريخ : چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:, | 9:38 | نویسنده : بحرینی |

 حضرت سکینه، دختر ابى عبدالله الحسین )ع( و رباب، دختر امرء القیس است. نام اصلى وى، " آمنه" یا " امیمه" بود و مادرش رباب او را به " سکینه" ملقّب ساخت.(1)

این بانوى شریف علوى در دامن مهرانگیز پدر ارجمندش حضرت امام حسین )ع( و مادر گرانمایه‏اش حضرت رباب )س( و عمه بزرگوارش حضرت زینب کبرى)س( پرورش یافت و از راهنمایى و تربیت ناب برادرش حضرت على بن الحسین)ع(، معروف به زین العابدین در ایّام امامت آن بزرگوار، بهره‏هاى وافر یافت.

وى از زنان خردمند و داناى عصر خویش بود. علاوه بر بهره‏مندى کامل از حُسن جمال، از فضایل معنوى مانند تعّبد، تدیّن و تقواى الهى برخوردار بود و در زمینه شعر، سخنورى و فصاحت بیان از ممتازان عصر و خانه وى، همیشه مجمع ادبا، شُعرا و سخن سرایان عرب بود.(2)

درباره تاریخ تولدش، اطلاع دقیقى در دست نیست. امّا وى در واقعه عاشورا، دخترى رشید و بالغ بود.

برخى از مورخان، وى را در واقعه کربلا، بین ده تا سیزده ساله خوانده‏اند. بنابراین تولدش باید میان سال‏هاى 47 تا50 قمرى باشد. او در مدینه و در اواخر عصر امامت حضرت امام حسن مجتبى )ع( دیده به جهان گشود.(3)

امام حسین )ع( به تمامى فرزندانش، از جمله سکینه، عشق و علاقه داشت و آنان را به خاطر برخوردارى از فضایل و کمالات نفسانى، بسیار دوست مى‏داشت.

روایت شد، که آن حضرت درباره سکینه و مادرش رباب و خانه‏اى که آن دو در آن زندگى مى‏کردند شعرى عاطفى سرود که ترجمه‏اش چنین است:

به جانت سوگند ! من به راستى خانه‏اى که سکینه و مادرش رباب در آن باشند، دوست دارم. من آن دو را دوست دارم و براى آنان دارایى‏ام را نثار مى‏کنم و هیچ ملامت‏گرى نمى‏تواند مرا در این کار سرزنش کند.(4)

آن حضرت، پس از واقعه کربلا، به مدت 57 سال زندگى کرد. در آغاز، تحت کفالت برادر بزرگوارش امام زین العابدین )ع( قرار داشت تا این که ازدواج نمود و به خانه همسرش نقل مکان کرد.

این بانوى مکرمه، بین 67 تا 70 سال زندگى کرد و سرانجام در کمال شرافت و عفت دار فانى را وداع گفت.

درباره در گذشت این بانوى بزرگ علوى، دو روایت نقل شده است: روایت نخست حاکى است که وى در پنجم ربیع الاوّل سال 117 هجرى قمرى و در عصر خلافت هشام بن عبدالملک و در حاکمیت خالد بن عبدالملک بن حارث، در مدینه بدرود حیات گفت و روایت دیگر مى‏گوید که وى در پنجم ربیع الاوّل سال 126 هجرى قمرى در مکه معظمه وفات یافت .(5)

به هر روى، در گذشت وى در پنجم ربیع الاوّل، مورد اتفاق تاریخ نگاران و سیره نویسان است. در همان سالى که حضرت سکینه )ع( وفات یافت، خواهرش حضرت فاطمه بنت الحسین )ع( نیز در مدینه بدرود حیات گفت. (6)

1- منتهى الآمال، ج 1، ص 462 و وفیات الاعیان، ج1، ص 379

2- اعلام النّساء، ج 2،ص 202

3- شام، سرزمین خاطره‏ها، ص 104

4- منتهى الآمال، ج 1، ص 463

5- شام، سرزمین خاطره‏ها، ص 107؛اعلام النسّاء، ج 2، ص 224؛ وفیات الاعیان، ج 1، ص 378

6- وقایع الایام، ص 206 و منتهى الآمال، ج 1، ص 463



تاريخ : چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:, | 9:37 | نویسنده : بحرینی |

  دسته گل صلوات يکصدتايي ۱الی ۵: جان وجوانیم فدای رهبرم گرامی از شهرخدا

 

دسته گل صلوات يکصدتايي ۶الی ۱۰: مادر گرامی جان وجوانیم فدای رهبرم از شهر خدا

دسته گل صلوات یکصد تایی ۱۱الی ۱۵: فاطمه خانم از دهنواران

دسته گل صلوات یکصد تایی ۱۶الی۲۰: غریب گرامی ازشهر تنهایی

دسته گل صلوات یکصد تایی ۲۱: یه آشنای گرامی از کلید فارس

دسته گل صلوات یکصد تایی ۲۲: خاک پای مولای گرامی از بوستان مهدی

دسته گل صلوات یکصد تایی ۲۳: جامانده از راه خداگرامی

دسته گل صلوات یکصد تایی ۲۴: نرگس خانم از کرج

دسته گل صلوات یکصد تایی ۲۵ و ۲۶: بنده خداي گرامي از تهران(سلام،عرض ادب و خيرمقدم و پوزش فراوان بابت تاخير چند روزه در ثبت)

دسته گل صلوات یکصد تایی ۲۷ و ۲۸: آقا ارمياي گرامي از تهران (سلام،عرض ادب و پوزش فراوان بابت تاخير چند روزه در ثبت)

دسته گل صلوات یکصد تایی ۲۹: صلوات از صلوات بر محمّد و آل محمّد (سلام و خيرمقدم)

دسته گل صلوات یکصد تایی ۳۰: آقاي علي از بهشت (سلام و خيرمقدم)

دسته گل صلوات یکصد تایی ۳۱: دلشکسته ي گرامي از شهر غريب



تاريخ : سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, | 19:53 | نویسنده : سرباز گمنام |

 امام صادق علیه السّلام فرمودند:

أثقَلُ ما یوضَعُ فی المیزانِ یَومَ القیامَةِ الصَّلاةُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ اهل بَیتِهِ.

سنگین ترین چیزی که روز قیامت در ترازوی اعمال قرار داده می شود صلوات بر محمّد و اهل بیت اوست.(وسائل الشیعه، ج 7، ص 197) 



تاريخ : سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, | 19:52 | نویسنده : سرباز گمنام |

  اَعوُذُ بِالله ِمِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ بِسمِ الله ِالرَّحمنِ الرَّحیمِ

 

إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَاالَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيماً.

همانا خداوند و فرشتگانش بر ( روح پاک) پیغمبر صلوات و درود می فرستد شما هم ای اهل ایمان ، بر او صلوات و درود بفرستید و تسلیم فرمان او شوید.[الأحزاب 56]



تاريخ : سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, | 19:51 | نویسنده : سرباز گمنام |

 حضرت محمد می فرمایند : دلها مانند آهن زنگ میزند گفتند صیقل آن چیست؟ گفت یاد مرگ وخواندن قرآن. (نهج الصاحه.ج.934 )

هرکسی از مرد یا زن مسلمانی غیبت کند خداوند تاچهل شبانه روز نماز وروزه او را نپذیرد مگر این که غیبت شونده اورا ببخشد. ( بحارالانوار.ج.75.ص258.ح53 )

 

حضرت معصومه ( س ) می فرمایند

برای هر چیزی دارویی است و داروی گناهان استغفار است.

منبع : اصول کافی ٬ ج٢/ص۴٣٩ ٬حدیث٨.

 



تاريخ : سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, | 19:44 | نویسنده : سرباز گمنام |
صفحه قبل 1 ... 13 14 15 16 17 ... 31 صفحه بعد