بیمــار غیر شربت اشک روان نداشت

بودش هزار درد و توان بیان نــداشت

دانی چرا ز آل پیمبــر کشید دســت

نقشی دگر به کار ستم آسمـان نداشت

تنها زمین نداشت به سر دست از فلک

پایی به عزم پیش‌نهادن، زمان نداشت 

 

 

به اطلاع نماز گزاران محترم می رساند به همین مناسبت مراسم عزاداری بعد از نماز مغرب وعشاء برگزار می گردد /.

 

سخنران : حجه الاسلام والمسلمين صفا           

 مداح : علی  محمدي

زمان : یکشنبه    19  / 91/1391    شب 25 محرم

 



تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:, | 9:10 | نویسنده : بحرینی |

 همانا معرفت و كمال دین مسلمان، در گرو رهاكردن سخنان و حرف هائى است كه به حال او ـو دیگرانـ سودى ندارد. و از ریا و خودنمائى دورى جستن، در برابر مشكلات زندگى بردبار و شكیبا بودن و داراى اخلاق پسندیده و نیك سیرت بودن است. تحف العقول: ص 202، بحارالأنوار: ج 2، ص 129، ح 11

بسیار عجیب است از كسانى كه براى این دنیاى زودگذر و فانى كار مى كنند و خون دل مى خورند ولى آخرت را كه باقى و ابدى است رها و فراموش كرده اند. بحارالأنوار: ج 73، ص 127، ح.

نظر كردن مؤمن به صورت برادر مؤمنش از روى علاقه و محبّت عبادت است. تحف العقول: ص 204، بحارالأنوار: ج 78، ص 140، ح 3



ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:, | 8:46 | نویسنده : بحرینی |

 کاش ما هم کبوترت بودیم

آستان بوس محضرت بودیم
کاش با بالهای خاکی مان
لااقل سایه گسترت بودیم
کاش ما هم به درد می خوردیم
فرش قبر مطهرت بودیم
کاش می سوختیم از این غربت
شمع بالای بسترت بودیم
کاش می شد که محرمت بودیم
عاشقانه ابوذرت بودیم
کاش در کوچه بنی هاشم
پیش مرگان مادرت بودیم
کاش ماه محرمی آقا
یک دهه پای منبرت بودیم
کاش می شد که گریه کن های
روضه تیغ و حنجرت بودیم
کاش می شد که سینه زنهای
نوحه ی گریه آورت بودیم
کاش که در روز تشنه گی،"محشر"
باده نوشان ساغرت بودیم
در قیامت به گریه می گوئیم
کاش ای کاش نوکرت بودیم

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

 

من بـر این مـاه کـه بر نیزه نشسـته ، پسـرم

پـاره پـاره شـده همـچون لـب بـابـا جگــرم

مـن جـگــر پــاره آن بـزم شـرابــم واللـــه

خیـزران رنـگ گــرفت از لــب زخـم پــدرم

اینکه آتش به سـرم ریختـه شـد دردی نیست

عکس رخساره نیلــی است در این چشم تـرم

لــرزه بــر پیکــرش افتــاد کنیزش خواندنـد

من خجــالت زده از خــواهــر نیکـو سیُــرم

خــارجی و پســر خارجیــان گفــت بــه من

آنکــه بــا زخــم زبان کرده چنین خونجگرم

خواهــر کوچک مـن گوشه ی ویران جان داد

هــر سحــر یــاد همــان غربت وقت سحرم

 

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ 

دل سـتودا زده ام نـالـــه و فــریـــاد کنــد

هــر زمـــان یــاد غــم سیــد سجــاد کنـد

بــى گمــان اشک به رخساره بریزد از چشــم

هـر کــه یــادى ز گـرفتـــارى آن راد کنــد

بـود در تــاب تـب و بستـه بــه زنجیـر سـتم

آن کــه خــلـقـى ز کــرم از الـم آزاد کنـــد

بــه جــز از شمــر ستمگــر نشنیــدم دگرى

با تــن خستــه کســى ایـــن همه بیداد کند

تـن تــب دار و اسیــرى و غــم کـوفه و شام

واى اگــر شِکــوه ایــن قــوم بــر اجداد کند

خـون ببـارد ز غـم مـرگ پـدر در همـه عـمر

چـون کـه از واقـعـه کـرب و بـلا یـاد کـنــد

غـیـر زینــب کـه بـد آن قـافـلـه را قافله دار

کـس نبـودى کـه بـر آن غمـزده امـداد کنـد

 

 

 



تاريخ : شنبه 18 آذر 1391برچسب:, | 10:40 | نویسنده : بحرینی |

 هر انسان طبيعي در حدود 3/1 عمر خود را در خواب به سر مي برد و تاثير خواب بر روان و جسم انسان از دانسته هاي مسلم علم پزشكي است . بطوريكه امروزه تغييرات خواب انسان از پيش آگهي هاي مهم و قابل توجه در زمينه ابتلا به بيماريها ، به حساب مي آيد .به عنوان مثال ، در اشخاص مبتلا به افسردگي ، ميزان خواب به نحو چشمگيري ، افزايش و يا به ندرت ، كاهش پيدا مي كند . 



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 18 آذر 1391برچسب:, | 10:22 | نویسنده : بحرینی |

 در حالات مرحوم ميرزاجواد ملكى تبريزى (ره )
مرحوم ميرزا جواد ملكى تبريزى رحمه الله عليه هر شب كه براى تهجّد از خواب بيدار مى شد ضمن اجراى دستورات و آداب برخاستن از خواب از قبيل سجده و دعا، مدّتى در بسترش صدا به گريه بلند مى كرد و سپس بيرون مى آمد و به اطراف آسمان نگاه مى كرد و آيات ((إِنَّ فِى خَلْقِ السَّموَاتِ وَ الاَْرْضِ...))را مى خواند و سر به ديوار مى گذاشت و مدّتى گريه مى كرد، سپس براى وضو گرفتن آماده مى شد و در كنار حوض مى نشست و مى گريست و از هنگام بيدار شدن تا برگشتن به محل نماز چند جا مى نشست و بر مى خاست و گريه مى كرد، وقتى كه وضو مى گرفت و به مصلاّيش مى رسيد و مشغول تهجّد مى شد، ديگر حالش خيلى منقلب مى شد و قابل وصف نبود، او در نمازها و مخصوصاً در قنوت آنها گريه هاى طولانى داشت تا آنجا كه بعضى ايشان را جزء بكّائين عصر به شمار آورده اند.



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 18 آذر 1391برچسب:, | 10:8 | نویسنده : بحرینی |
تاريخ : جمعه 17 آذر 1391برچسب:, | 11:51 | نویسنده : بحرینی |

 حدود ساعت 10 صبح، سربازان رهسپار دانشكده فني شدند. ما در كلاس دوم دانشكده فني كه در حدود 160 دانشجو داشت، مشغول درس بوديم. آقاي مهندس شمس استاد نقشه‌برداري تدريس مي‌كرد. صداي چكمه سربازان از راهرو پشت در به گوش مي‌رسيد



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, | 11:24 | نویسنده : بحرینی |

 روز شانزدهم آذر، روزي است كه سه دانشجوي دانشگاه تهران در اعتراض به دخالتهاي امريكا و انگليس در امور ايران و سفر "ريچارد نيكسون" معاون رييس جمهوري امريكا به تهران، همراه ديگر دانشجويان بپاخاستند و سينه خود را آماج گلوله هاي رژيم پهلوي قرار دادند تا سندي ديگر از روح ميهن پرستي، آزادي خواهي و استقلال طلبي فرزندان اين مرزوبوم را براي هميشه در تاريخ ثبت كنند. اين روز، روز دانشجو نام گرفته است.



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, | 11:9 | نویسنده : بحرینی |

 ابومنصور جمال الدین حسن بن یوسف بن مطهر حلی معروف به علامه حلی در روز 29 رمضان المبارک 648 هجری در شهر حله دیده به جهان گشود. چنانکه نقل است مولای متقیان حضرت علی(ع) در مسیر حرکت از کوفه به صفین بر تپه‏های بابل روی تل بزرگی ایستاد و اشاره به بیشه و نیزاری نمود و این سخن را فرمود: "اینجا شهری است و چه شهری!، در اینجا شهری به وجود می‏آید که آن را "حله سیفیه" می‏گویند و مردی از تیره بنی اسد آن را بنا می‏کند و از این شهر مردمی پاک سرشت و مطهر پدید می‏ایند که در پیشگاه خداوند مقرب و مستجاب‏الدعوه می‏شوند. وی در خانواده‏ای سرشناس از جهت علمی و اجتماعی پا به عرصه وجود گذاشت به همین دلیل شرایط تحصیل برای او کاملا آماده بود و چون خود نیز از هوش سرشاری برخوردار بود خیلی زود مدارج علمی را پشت سر گذاشت.



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, | 10:24 | نویسنده : بحرینی |

 مرحوم علامه طباطبایی، در 29 ذي الحجه الحرام 1321 قمری، سال 1281 شمسی در شهر تبریز در خیابان مسجد کبود، در منزل شخصی پدرشان حاج سید محمد آقا طباطبایی متولد شدند. مادر ایشان نیز ربابه خانم از فامیل یحیوی تبریز، دختر غلامعلی یحیوی و از اشراف تبریز بودند. چهار یا پنج سال پس از تولد ایشان، خداوند برادری به ایشان عطا می‏کند که او را محمد حسن نام می ‏نهند و کمی پس از تولد محمد حسن، مادر ایشان فوت می‏کند. تقریباً پنج سال بعد، پدر ایشان هم فوت می‏کند. در این زمان دو برادر یکی 9 سال و دیگری پنج ساله بودند.



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, | 19:40 | نویسنده : بحرینی |
صفحه قبل 1 ... 22 23 24 25 26 ... 31 صفحه بعد