امام دهمين شد كشته از زهر جفا امشب               

  به جنّت فاطمه  از بهر او دارد عزا امشب              

   خليفه شادمان و عسكري در ناله و افغان              

  امــام افتاده در بستـر زجور اشقيا امشب                

    چو صيد تير خورده بر جگر از درد مي نالد            

    ز آه آتشينـش شد به پــا شور نوا  امشب                

    ز آه و نالة طفلان محزونـش يقين دارم               

 كه مي ريزد زديده اشك ختم الانبيا ء امشب         

    زبس رنج و مصيبت  ديد در دوران از دشمن        

زعمرش سير شد آن خسرو ملك بقا امشب



تاريخ : شنبه 13 ارديبهشت 1393برچسب:, | 14:42 | نویسنده : مهتاب |

اعتبار مردم در دنیا به مال است و در آخرت به عمل .(بحارالأنوار، ج 78، ص 368، ح3)

فروتنی در آن است كه با مردم چنان كنی كه دوست داری با تو چنان باشند.(المحجة البیضاء، ج 5، ص 225)

نارضایتی پدر و مادر، كم توانی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت می‌كشاند. (مسند الامام الهادی، ص 303)

هر كس بر طریق خداپرستی محكم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبك آید، گر چه تكه تكه شود.

(تحف العقول، ص511)

اگر همه مردم مسیری را انتخاب كنند و در آن گام نهند، من به راه كسی كه تنها خدا را خالصانه می‌پرستد خواهم رفت .  (بحار الانوار، ج 78، ص 245)

به راستى که حرام، افزایش نمى‏یابد و اگر افزایش یابد، برکتى ندارد و اگر انفاق شود، پاداشى ندارد و اگر بماند، توشه‏اى به سوى آتش خواهد بود. (کافى، ج 5، ص 125، ح 7)

 علم و دانش بهترین یادبود برای انتقال به دیگران است. (مستدرك الوسائل، ج 11، ص 184، ح 4)

 ادب زیباترین نیكی‌ها است . (مستدرك الوسائل، ج 11، ص 184، ح 4)

 فكر و اندیشه آئینه صاف و تزیین كننده اعمال و برنامه‌ها است. (مستدرك الوسائل، ج 11، ص 184، ح 4)

 حسد موجب نابودی ارزش و ثواب حسنات می گردد. (بحارالأنوار، ج 69، ص 199، ح 27)

 تكبّر و خودخواهی جذب كننده دشمنی و عداوت افراد می‌باشد. (بحارالانوار، ج69، ص 200)

 عُجب و خودبینی مانع تحصیل علم خواهد بود و در نتیجه شخص را در پَستی و نادانی نگه می‌دارد. (بحارالانوار، ج69، ص 200)

بخیل بودن بدترین اخلاق است.  (بحارالانوار، ج69، ص 200)

طَمَع داشتن خصلتی ناپسند و زشت می‌باشد. (بحارالانوار، ج69، ص 200)

حسد، کارهای خوب را از بین می‌برد و دروغ، دشمنی می‌آورد. (بحارالانوار، ج69، ص 200)

مسخره کردن (و بذله‌گویی) دیگران، تفریح سفیهان و کار جاهلان است. (بحارالانوار، ج75، ص 369)

حکمت و دانش در دلهای فاسد اثر ندارد. (بحارالانوار، ج78، ص 370)

انسان حریص، آسایش ندارد .(مستدرک الوسائل، ج12، ص 62)

نعمتها را به خوبی در اختیار دیگران قرار دهید و با شکرگزاری از آنها، نعمتها را افزایش دهید.

(مستدرک الوسائل، ج12، ص 369)



تاريخ : شنبه 13 ارديبهشت 1393برچسب:, | 14:33 | نویسنده : مهتاب |

منتقب نهم اشتراك حضرت صديقه سلام‏اللَّه‏عليهاست با اميرالمؤمنين و يازده فرزند معصومش، در محدث بودن (يعنى شنيدن حديث فرشتگان).

منصبهاى الهى سه قسم است: نبوت، رسالت، و امامت.

علماى عامه در كتب خود نقل كرده‏اند كه عبداللَّه بن عباس آيه‏ى (و ما ارسلنا من قبلك من رسول و لا نبى) (1)را بدينگونه قرائت مى‏كرده است: «و ما ارسلنا من قبلك من رسول و لا نبى و لا محدث». (2)

دانشمندان شيعه و سنى همگى قائل به وجود محدث در اسلام مى‏باشند و معتقدند كه بعد از پيامبر اكرم يقينا بشرى محدث (الهام گيرنده و گوش فرادهنده به حديث فرشتگان) بايد وجود داشته باشد؛ انسانى كه تمام گفتار و كردارش مطابق فرامين الهى و مورد تصديق و تصويب خدائى است.

هم‏صحبت و هم‏راز چنين فردى، آن فرشته‏اى است كه واسطه‏ى فيض از جانب خداست و شخص محدث آنچه دستور مى‏گيرد با كمال فرمان‏پذيرى به آنها عمل مى‏كند.

اعتقاد ما شيعيان اين است كه ائمه‏ى اطهار همگى محدث مى‏باشند. (3)



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 2 ارديبهشت 1393برچسب:, | 21:20 | نویسنده : مهتاب |

به ناگاه دربهای آسمان گشوده شد ، سپهری از سوی خدا فرود آمد در سرزمین ابطح، آری جبرئیل با بالهای گسترده از شرق تا غرب عالم و این حبیب خداست که در جمع اصحاب نشسته

 جبرئیل ندا بر آورد:

«هان ای محمد ، خداوند بزرگ بر تو درود میفرستد و تو را فرمان میدهد که چهل شبانه روز از خدیجه دوری گزینی»

 عقل کل از کل هستی شد جدا                                  تا چهل شب کرد خلوت با خدا

این چهل شب در سرش شور تو بود                          بهر استقبال از نور تو بود



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 2 ارديبهشت 1393برچسب:, | 21:9 | نویسنده : مهتاب |

دوران باردارى حضرت خديجه سلام ‏اللَّه ‏عليه سپرى گشت، زمان وضع حمل فرارسيد، حضرت خديجه سلام‏اللَّه‏عليه براى زنان قريش پيام فرستاد تا بيايند و او را در امر وضع حمل كمك كرد و كارهاى مربوط به اين برهه كه مخصوص زنان است برعهده گيرند.

اما زنان قريش پاسخ دادند كه ما نخواهيم آمد، چرا كه سخن ما را نشنيده انگاشتى و با محمد صلى اللَّه عليه و آله يتيم ابوطالب، پيمان زناشوئى بستى.

خديجه از اين پاسخ رنجيده خاطر گشت، اما در يكى از همين روزها در حالى كه او همچنان در بستر آرميده بود، چهار زن گندمگون و بلندبالا مشاهده نمود كه بر او وارد شدند. خديجه كه از ديدن آنان در هراس شده بود به تكاپو افتاد اما يكى از زنان او را آرام نمود و گفت:

اى خديجه! اندوهگين و هراسناك مباش، ما از جانب خدا به سويت آمده‏ايم و خواهران تو هستيم، من ساره همسر ابراهيم خليلم و اين آسيه همسر فرعون است و آن يكى مريم دختر عمران و چهارمين ما صفورا دختر شعيب است. در اين هنگام چهار زن در چهار سوى خديجه سلام‏اللَّه‏عليه قرار گرفتند و حضرت خديجه سلام‏اللَّه‏عليه حمل خود را بر زمين نهاد و نورى از او ساطع گرديد كه شرق و غرب عالم پرتوافكن شد.

نورى كه به خانه‏هاى مكه راه يافت و همه را در حيرت فروبرد. پس از آن ده فرشته همراه با طشت و ابريقى مملو از آب كوثر از آسمان فرود آمدند. آن بانويى كه در پيش روى خديجه قرار داشت مولود را با آن آب شستشو داده و جامه كه از شير سفيدتر و از عنبر خوشبوتر بود بيرون آورد. با يكى تن مولود را پوشاند، و ديگرى را مقنعه‏ى او قرار داد آنگاه دست خود را بر لبان كودك نهاد و او را به سخن گفتن وادار نمود، فاطمه دهان گشود و چنين فرمود: اشهد ان لا اله اللَّه و اشهد ان محمد رسول‏اللَّه سيدالانبياء و ان بعلى سيدالاوصياء و ولدى سادة الاسباط.

آنگاه يكايك بانوان را سلام داده به نامشان خواند. آنها هم با رويى گشاده مولود فرخنده را مورد ملاطفت قرار دادند. حوريان بشارت تولد او را به آسمانها بردند. در آسمان از يمن قدوم او نورى پديدار آمد و ساطع گرديد كه تا آن زمان سماواتيان چنين نورى را رؤيت ننموده بودند. بانوان خديجه را شادباش گفته از ميمنت و مباركى و طهارت نسلش سخنها گفتند. خديجه با سرورى زايدالوصف كودك را در آغوش كشيد و با دنيايى اميد و آرزو پستان در دهان او گذارد.

1- علماى اماميه و علماى عامه در سال ولادت حضرت فاطمه اختلاف دارند. اكثر علماى عامه تولد او را قبل از بعثت مى‏دانند. عبدالرحمن بن جوزى در كتاب تذكره‏ى الخواص ص 306 مى‏نويسد: تاريخ‏نگاران نوشته‏اند كه فاطمه‏ى زهرا در سالى متولد شد كه قريش به ساختن مسجدالحرام مشغول بودند. يعنى پنج سال قبل از بعثت.

محمد بن يوسف حنفى در كتاب «نظم دررالسمطين» ص 175 مى‏نويسد: فاطمه در سالى متولد شد كه قريش مشغول ساختن كعبه بودند.

طبرى در ذخائرالعقبى ص 53 از قول عباس نقل مى‏كند كه گفت: فاطمه در سالى متولد شد كه قريش مغشول ساختن خانه‏ى كعبه بودند و در آن هنگام پيغمبر در سن سى و پنج سالگى بود.

2- كامل ابن‏اثير ج 2 ص 40.

3- شفاءالغرام ج 1 ص 272- مراة الحرمين ج 1 ص 189/ 192.



تاريخ : سه شنبه 2 ارديبهشت 1393برچسب:, | 21:7 | نویسنده : مهتاب |

ام البنین، (محدث، متوفى سال ۷۰ ه) (فاطمه کلابیه)، دختر حزام، از زنان مؤمن، شجاع و فداکار بود.روایت است که امیر المؤمنین علیه السلام پس از شهادت حضرت زهرا علیه السلام به برادرش عقیل که انساب عرب را خوب می ‏دانست و از احوال خانوادگى آنها آگاه بود فرمود : مى خواهم زنى برایم خواستگارى نمایى که از خاندان شجاعت باشد تا فرزند شجاعى برایم به دنیا آورد.عقیل، فاطمه کلابیه (ام البنین) را به ایشان معرفى نمود و گفت: در بین عرب خاندانى شجاعتر از خانواده وى سراغ ندارم.این مادر پسرانش عباس، جعفر، عبد الله و عثمان را چنان تربیت کرد که همه شیفته برادر بزرگوارشان حضرت امام حسین علیه السلام بودند و در رکاب آن حضرت شهید شدند.

ام البنین در واقعه کربلا حضور نداشت، هنگامى که بشیر به مدینه بازگشت و ام البنین را ملاقات کرد، خواست تا خبر شهادت فرزندانش را به وى دهد ام البنین گفت: رگ قلبم راپاره کردى بچه ‏هایم و آنچه زیر آسمان است فداى ابا عبد الله علیه السلام، از حسین برایم بگو .

ام البنین براى عزادارى هر روز همراه نوه ‏اش عبید الله (فرزند عباس علیه السلام) به بقیع م‏ی رفت و نوحه می ‏خواند و می ‏گریست و این اشعار را زمزمه می ‏کرد:

منم که سایه نشین و جود مولایم

کنیز خانه غم ؛ خاک پای زهرایم

منم که خانـــه به دوش غــم علی

منم که همقدم محنت ولی هستم

منم که شاهد زخم شکسته ابرویم

انیس گریه به یاس شکسته پهلویم

منم که در همه جا در تب حسن بودم

منم که شاهد خون لب حسن بودم

منم که جلوه حق را به عین می دیدم

خدای را به جمال حسین می دیددم

منم که بوده دلم صبح و شام با زینب

منم میان همه ؛ هم کلام با زینب

منم که سوگ گلستان و باغبان دارم

به سینه زخم غم کربلائیان دارم

منم که ظهر عطش را نمی برم از یاد

چهار لاله بی سر ز من به خاک افتاد

منم که مادر عشق و امید و احساسم

فدای یک سر موی حسین عباسم



تاريخ : شنبه 23 فروردين 1393برچسب:, | 11:28 | نویسنده : مهتاب |

دوبـاره بـوی بقیــــع و مـدینــه می آيــــد     دوباره زمزمه غم ز ســــــــینه می آیـد

دوبـاره مـرغ دلـم ســــــر به زیـر پر بـرده      که سوز ناله به سودای چشم تر برده

نشـسته گوشــه اندوه و ناله ســـر داده      ز ســـــــوز ناله ام البنین خبـــــر داده:

« منـم که سـایه نشین و جـود مـولایم        کنیز خانه غم ، خـــــــاک پای زهرایم

منم که خانه به دوش غم علی هستم         منم که همقدم محنت ولی هســتم

منم که شـاهد زخـم شکسـته ابـرویـم           انیس گریه به یاس شکستـه پهلویم

منم که در همه جا در تب حسـن بودم           منم که شاهد خون لب حسـن بودم

منم که جلوه حق را به عین می دیدم          خـدای را به جمال حسیـن می دیدم

منم که بوده دلم صبـح و شـام با زینب          منم میان همـه ، هم کـلام بـا زینـب

منم که سوگ گلستـان و باغبـان دارم          به سینـه زخــم غــم کربلائیـان دارم

منم که ظـهر عطـش را نمی برم از یـاد         چهار لاله بی سر ز من به خاک افتاد

«منم که مادر عشق و امید و احساسم

فــدای یک سـر موی حســین عباسـم»



تاريخ : شنبه 23 فروردين 1393برچسب:, | 11:24 | نویسنده : مهتاب |

13 جمادي الثاني: وفات حضرت ام البنين عليها السلام نظرات خوانندگان(0)  

نام مبارك آن حضرت  فاطمه و كنيه شريفش ام البنين است و آن حضرت به همين كنيه معروفند. پدر آن حضرت حزام بن خالد و مادرشان ليلي دختر شهيد بن ابي عامر است.

اميرالمؤمنين عليه السلام آن حضرت را به همسري برگزيد و خداوند چهار پسر به ان حضرت عنايت فرمود: حضرت قمر بني هاشم عباس عليه السلام، عبدالله، جعفر و عثمان عليهم السلام كه 4 پسر در كربلا شهيد شدند.

بانواني كه از كربلا به مدينه مراجعت كردند در خانه ام البنين عزاداري مي كردند. آن حضرت اگر چه در كربلا نبود ولي از ناله و گريه قرار نداشت هنگامي كه زن ها او را ام البنين خطاب مي كردند و تسليت مي دادند مي فرمود: «ديگر مرا ام البنين نخوانيد..»

امام باقر عليه السلام مي فرمايد: آن حضرت به بقيع مي رفت و ان قدر جانسوز مرثيه مي خواند كه مروان با آن قساوت قلب گريه مي كرد» اين گريه و زاري حضرت ادامه داشت تا بدرود حيات گفت.

علامه مامقاني مي نويسد:  از علو مقام حضرت ام البنين عليها السلام همين بس كه وقتي بشير بن جذلم خبر شهادت فرزندانش را به او داد فرمود: «رگ هاي قلبم را بريدي! فرزندانم و هر آنچه زير آسمان است به فداي ابا عبدالله الحسين عليه السلام باد».



تاريخ : شنبه 23 فروردين 1393برچسب:, | 11:21 | نویسنده : مهتاب |
تاريخ : شنبه 5 بهمن 1392برچسب:, | 16:24 | نویسنده : بحرینی |



تاريخ : یک شنبه 22 دی 1392برچسب:, | 10:42 | نویسنده : بحرینی |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 31 صفحه بعد