وای ازدل زینب(س) داد از دل زینب(س)

 

دیده تن صد چاک حسین با دل پرخون

وای ازدل زینب(س) داد از دل زینب(س)

دیده غم هفتادودوآلاله پرپر

بی بال وپرافتاده تن قاسم وجعفر

خون گریه کند از غم مرگ علی اکبر

 افتاده به گرداب بلا حاصل زینب

 وای ازدل زینب(س) داد از دل زینب(س)

بر نیزه کین دیده سر خون خدا را

 گلهای به خون خفته صحرای بلا را

 حلقوم دریده شده از تیر جفا را

قنداقه خونین علی قاتل زینب

 وای ازدل زینب(س) داد از دل زینب(س)

دیدم غم دردانه گلی نیلی و خسته

از خار مغیلان کف پا آبله بسته

بازوی  ورم کرده و پهلوی شکسته

آغشته به خون جگر آب و گل زینب

وای ازدل زینب(س) داد از دل زینب(س)

ندیده کسی درد و غمش را نشنیده

در علقمه ساقی و دو دست بریده

ابروی پر از خون سر و فرق دریده

 آتش زده مشک و علمش بر دل زینب

وای ازدل زینب(س) داد از دل زینب(س)

بین دلای عاشق و آواره و مجنون

وای ازدل زینب(س) داد از دل زینب(س)



تاريخ : شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, | 17:3 | نویسنده : بحرینی |

 السلام عليكِ يا زينب كبري السلام عليكِ يا بنت رسول الله السلام عليكِ يا بنت اميرالمومنين

 

هر کس بر مصیبت های این دختر ( زینب سلام الله ) بگرید ، همانند کسی است که بر برادرانش ، حسن وحسین (عليه السلام) ، گریسته است . ( پیامبر اکرم ص )

نام : زینب (س)     نام پدر : علی بن ابیطالب (ع) نام مادر : حضرت فاطمه زهرا (س)

ناریخ ولادت :  روز پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجری قمری  محل تولد : مدینه    کنیه : ام الحسن و ام الکلثوم

القاب : صدیقه الصغری، عصمة الصغری، ولیه الله العظمی ، ناموس الکبری ، شریکةالحسین (ع) ، کامله ، فاضله و...

همسر : عبدالله فرزند جعفر بن ابیطالب تعداد فرزندان : 3 پسر( علی ، عون ، جعفر ) و1 دختر ( ام الکلثوم )

محل دفن : شام 

***************************************************************

ای شکوه حماسه در سراپرده حیرت! ای زخم خورده نینوا! ای بانوی خورشیدهای دربند! ای زینب قهرمان! تو که خود، وسعتی به اندازه همه سوگ های آفرینش داشته ای، تو که خود دریای بی کران اشک را، ساحل بودی، چگونه باید بر تو سوگواری نمود که ما سوگواری را از تو یادگار داریم. تو که آواز سرخ کربلا را از حنجره بردباری ات، به گوش تاریخ رساندی و اگر این حنجره صبوری و آن نطق آتشین تو در کاخ یزیدیان نبود، داستان جان سوز آن ظهر عطش ناک در کوچه های تاریخ به دست فراموشی سپرده می شد.

****************************************************************

 

صبر را مفهوم معنا زينب است
کعبه غمهای دنيا زينب است
چون حسين است آفتاب شهر عشق
ماهتاب عالم آرا زينب است
زیـنـب ای شمـع تمام افروخـتـه     

  ای زمـــادر عـشـق را آمـوخـتـه

 

ای پنـاه خیمــه هـای بـی معین   

پـاسـدار جـان زیـن الـعـابـدیـن

 



تاريخ : شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, | 17:3 | نویسنده : بحرینی |

 جـان فـدای قـلـب پـرتـاب وتـب                                             

بـوسـه زد بـرحـنـجـری خـونیـن، لبت

ای امـام عـشـق را بخشـیده جـان                                            

ای زصـــبــر تــو امـامــت جـــاودان

ای دل هـر کـشتـه بـرحالت کبـاب                                           

ازلـب خـشـک تـو شـد شــرمـنـده آب

ای کـه از خــون خـدا کـردی وضو                                          

تـا بـبـوســـی بـا طـهـارت آن گــلــو

ای که در دریای خـون کـردی شنـا                                         

تـا بـر آن حــنــجــر کـنـی لـب آشـنـا

تــا بــرآن کـشـتـه تــو زانـو زدی                                        

شـــعـلــه در افــلاک ای بــانـــو زدی

بـر تـنـی بـی سـر تـو اول زائــری                                         

بــر رگ حــنــجــــر تـــو اول زائــری

حـنـجـری بـبـریـده را بـوسیـده ای                                        

عشـق را عـــریـان بـه مـقـتـل دیده ای

تو اسیـری؟ نه، عدو در بنـد تـوســت                                      

شـاهـدم در اوج غم لـبـخـنـد تـوســت

دیـده ات تـا آن سـر و نـی دیـده بود                                       

قـبـلــه گـاهـت آن سـر بـبـریـده بــوده

گـر نـمـی بـودی تـو صـابـر در بـلا                                       

کــی بــجــا مــی مـانــد نــام کـربــلا

نام تـو بـا کـربــلا گـشتـه عـجـیـن                                      

نام تـو بـرجاســت تـا بـر پاســت دیـن

بـی بــــرادر هـم تـو غـوغـا می کـنـی                                 

یک تـنـه دشـمـن تـو رسـوا مـی کنـی

کـــی بـــر دشـمـن تـو زاری کـرده ای                                

دسـت دشــمــن بـی قــراری کــرده ای

بـیـقـراری لــیــک از هـجـران یـــار                                      

مـثـل تـو صـابـر نــدیــده روزگـــــار

خـیـمـه هـا را نـام تـو نــور امــیـــد                                     

اشک چـشمـت را فـقـط مهـتـاب دیــده

زیـنــب ای بــانــوی درد و رنــج وآه                                     

ای هـمــه مــردان عــالــم را پــنــاه



تاريخ : شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, | 17:2 | نویسنده : بحرینی |

 امام دهمين شد كشته از زهر جفا امشب                 

به جنّت فاطمه  از بهر او دارد عزا امشب               

 خليفه شادمان و عسكري در ناله و افغان               

 امــام افتاده در بستـر زجور اشقيا امشب          

چو صيد تير خورده بر جگر از درد مي نالد               

 ز آه آتشينـش شد به پــا شور نوا  امشب                  

  ز آه و نالة طفلان محزونـش يقين دارم               

 كه مي ريزد زديده اشك ختم الانبيا ء امشب          

   زبس رنج و مصيبت  ديد در دوران از دشمن           

   زعمرش سير شد آن خسرو ملك بقا امشب



تاريخ : دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:, | 11:23 | نویسنده : بحرینی |

 امام هادی (علیه‌السلام) می فرماید:

اعتبار مردم در دنیا به مال است و در آخرت به عمل .(بحارالأنوار، ج 78، ص 368، ح3)

فروتنی در آن است كه با مردم چنان كنی كه دوست داری با تو چنان باشند.(المحجة البیضاء، ج 5، ص 225)

نارضایتی پدر و مادر، كم توانی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت می‌كشاند. (مسند الامام الهادی، ص 303)

هر كس بر طریق خداپرستی محكم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبك آید، گر چه تكه تكه شود.

(تحف العقول، ص511)

اگر همه مردم مسیری را انتخاب كنند و در آن گام نهند، من به راه كسی كه تنها خدا را خالصانه می‌پرستد خواهم رفت .  (بحار الانوار، ج 78، ص 245)

به راستى که حرام، افزایش نمى‏یابد و اگر افزایش یابد، برکتى ندارد و اگر انفاق شود، پاداشى ندارد و اگر بماند، توشه‏اى به سوى آتش خواهد بود. (کافى، ج 5، ص 125، ح 7)

 علم و دانش بهترین یادبود برای انتقال به دیگران است. (مستدرك الوسائل، ج 11، ص 184، ح 4)

 ادب زیباترین نیكی‌ها است . (مستدرك الوسائل، ج 11، ص 184، ح 4)

 فكر و اندیشه آئینه صاف و تزیین كننده اعمال و برنامه‌ها است. (مستدرك الوسائل، ج 11، ص 184، ح 4)

 حسد موجب نابودی ارزش و ثواب حسنات می گردد. (بحارالأنوار، ج 69، ص 199، ح 27)

 تكبّر و خودخواهی جذب كننده دشمنی و عداوت افراد می‌باشد. (بحارالانوار، ج69، ص 200)

 عُجب و خودبینی مانع تحصیل علم خواهد بود و در نتیجه شخص را در پَستی و نادانی نگه می‌دارد. (بحارالانوار، ج69، ص 200)

بخیل بودن بدترین اخلاق است.  (بحارالانوار، ج69، ص 200)

طَمَع داشتن خصلتی ناپسند و زشت می‌باشد. (بحارالانوار، ج69، ص 200)

حسد، کارهای خوب را از بین می‌برد و دروغ، دشمنی می‌آورد. (بحارالانوار، ج69، ص 200)

مسخره کردن (و بذله‌گویی) دیگران، تفریح سفیهان و کار جاهلان است. (بحارالانوار، ج75، ص 369)

حکمت و دانش در دلهای فاسد اثر ندارد. (بحارالانوار، ج78، ص 370)

انسان حریص، آسایش ندارد .(مستدرک الوسائل، ج12، ص 62)

نعمتها را به خوبی در اختیار دیگران قرار دهید و با شکرگزاری از آنها، نعمتها را افزایش دهید.

(مستدرک الوسائل، ج12، ص 369)



تاريخ : دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:, | 11:22 | نویسنده : بحرینی |

 شیعیـان سـامرا غـرق عـزا شـد      

کشته از زهر،کین، ابن الرضا شد
هادی دین، شدفدا با رنج ومحنت 

امام هادی ( ع )  می فرماید :

 

شخص شکرگزار، به سبب شکر، سعادتمندتر است تا به سبب نعمتی که باعث شکرشده است. زیرا نعمت، کالای دنیاست وشکرگزاری، نعمت دنیا وآخرت است /.

شهادت دهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت امام هادی ( ع ) تسلیت باد.

به اطلاع نماز گزاران محترم می رساند به همین مناسبت مراسم عزاداری امشب بعد از نماز مغرب وعشاء برگزار می گردد /.

سخنران : حجه الاسلام والمسلمين صفا

مداح : آقای حاج احمد بحريني پور



تاريخ : دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:, | 11:15 | نویسنده : بحرینی |

 سلام ای ماه مهجور زمستانهای ابرآلود!

چرا دیگر نمی‌تابد سرودت از محاق رود

مگر روح اساطیر کهن باران بباراند

به روی سرزمین های اسیر حلقه‌های دود

به روی بام ها آیینه‌ها گرم تماشایند

افق های تباهی را برآ ای طلعت موعود

نفیر کوزه‌های تشنه ی اعصار می‌گوید

که عشق - این ماه سرگردان- زمانی این حوالی بود

تو را با خوشه ی پروین همیشه جستجو کردم

از آن روزی که از پردیس جاویدان شدم مطرود

دلم را این پرستوی غریب آشیان بر دوش

بهار خاطراتت خوانده تا آفاق نامحدود

الا ای ماه مهجور زمستان های ابرآلود!

تو را تا کهکشان زخم موزونی دگر بدرود



تاريخ : پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:, | 21:27 | نویسنده : بحرینی |

 ازفکرگناه پاک بودن عشق است

ازهجرتوسینه چاک بودن عشق است

آن لحظه که راه می روی آقاجان

زیرقدم تو خاک بودن عشق است



تاريخ : پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:, | 21:26 | نویسنده : بحرینی |

 دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم

«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که می‌زنیم ای آب

موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بی‌تابیم

دجله هر شب هزار و یک قصه از نیستان سامرا دارد

مثل ما که هزار و یک سال است زائر غصه‌های سردابیم

بی‌ تو یک روزِ خوش نبود و نرفت آبِ خوش از گلویمان پایین

یا سرابیم بی تو در پوچی یا که در خواب خویش مردابیم

کی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچک‌مان؟

و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم

گفته پیری که از بلندی کوه، جویبار دل تو جاری شد

ما که یک عمر رفت و در خوابیم «مگر این چند روز دریابیم»

آمدی بغض کوچه‌ها وا شد، اشکها قطره قطره دریا شد

با شما هر جزیره خضراء شد، در بهارت چه سبز و شادابیم



تاريخ : پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:, | 21:25 | نویسنده : بحرینی |

 ایجاز شاعرانه ی چشم تو تا کنون

ما را کشانده است به اعجازی از جنون

هر روز در هوای تو پرواز می کنیم

هر روز می شویم چو خورشید ، سرنگون

تا آستین به قصد تو بالا زدیم شد

شمشیرهای تشنه به خون از کمر برون

باید امید هر چه فرج را به گور برد

بیهوده می بری دل ما را ستون ستون...

این شعر هم ردیف غزل های چشم توست

زخمی نزن که قافیه افتد به خاک و خون



تاريخ : پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:, | 21:25 | نویسنده : بحرینی |
صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 31 صفحه بعد