یارت اربعین2

 اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَحَبيبِهِ اَلسَّلامُ عَلى خَليلِ اللَّهِ وَنَجيبِهِ اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِيِّهِ اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهيدِ اَلسَّلامُ على اَسيرِ الْكُرُباتِ وَقَتيلِ الْعَبَراتِ اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِيُّكَ وَابْنُ وَلِيِّكَ وَصَفِيُّكَ وَابْنُ صَفِيِّكَ الْفاَّئِزُ بِكَرامَتِكَ اَكْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَحَبَوْتَهُبِالسَّعادَةِ وَاَجْتَبَيْتَهُ بِطيبِ الْوِلادَةِ وَجَعَلْتَهُ سَيِّداً مِنَ السّادَةِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَةِ وَذآئِداً مِنْ الْذادَةِ وَاَعْطَيْتَهُ مَواريثَ الاَْنْبِياَّءِ وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِكَ مِنَ الاَْوْصِياَّءِ فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَمَنَحَ النُّصْحَ وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَيْرَةِ الضَّلالَةِ وَقَدْ تَوازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيا وَباعَ حَظَّهُ بِالاَْرْذَلِ الاَْدْنى وَشَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاَْوْكَسِ وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدّى فى هَواهُ وَاَسْخَطَكَ وَاَسْخَطَ نَبِيَّكَ وَاَطاعَ مِنْ عِبادِكَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَحَمَلَةَ الاَْوْزارِ الْمُسْتَوْجِبينَ النّارَ فَجاهَدَهُمْ فيكَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتّى سُفِكَ فى طاعَتِكَ دَمُهُ وَاسْتُبيحَ حَريمُهُ اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبيلاً وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً اَليماً اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ سَيِّدِ الاَْوْصِياَّءِ اَشْهَدُ اَنَّكَ اَمينُ اللَّهِ وَابْنُ اَمينِهِ عِشْتَ سَعيداً وَمَضَيْتَ حَميداً وَمُتَّ فَقيداً مَظْلُوماً شَهيداً وَاَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَكَ وَمُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ وَاَشْهَدُ اَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَجاهَدْتَ فى سَبيلِهِ حَتّى اَتيكَ الْيَقينُ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَكَ وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَكَ وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُكَ اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى يَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَشْهَدُ اَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فىِالاَْصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِيَّةُ بِاَنْجاسِها وَلَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِيابِها وَاَشْهَدُ اَنَّكَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّينِ وَاَرْكانِ الْمُسْلِمينَ وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنينَ وَاَشْهَدُ اَنَّكَ الاِْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّكِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ وَاَشْهَدُ اَنَّ الاَْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوى وَاَعْلامُ الْهُدى وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْيا وَاَشْهَدُ اَنّى بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَبِاِيابِكُمْ مُوقِنٌ بِشَرايِعِ دينى وَخَواتيمِ عَمَلى وَقَلْبى لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ وَاَمْرى لاَِمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ وَنُصْرَتى لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتّى يَاْذَنَ اللَّهُ لَكُمْ فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لامَعَ عَدُوِّكُمْ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَعلى اَرْواحِكُمْ وَاَجْسادِكُمْ وَشاهِدِكُمْ وَغاَّئِبِكُمْ وَظاهِرِكُمْ وَباطِنِكُمْ آمينَ رَبَّ الْعالَمينَ

پس دو ركعت نماز مى كنى و دعا مى كنى به آنچه مى خواهى و برمى گردى

و ديگر زيارتى است كه از جابر منقول است و كيفيّت آن چنان است كه از عطا روايت شده كه گفت با جابر بن عبداللّه انصارى بودم در روز بيستم ماه صفر چون به غاضريّه رسيديم در آب فرات غسل كرد و پيراهن طاهرى كه با خود داشت پوشيد پس گفت كه آيا با تو چيزى هست از بوى خوش اى عطا گفتم با من سُعد هست پس قدرى از آن گرفت و بر سر و بدن پاشيد و پابرهنه روانه شد تا ايستاد نزد سر مبارك امام حسين عليه السلام و سه مرتبه اَللّهُ اَكْبَرُ گفت پس افتاد و بيهوش شد و چون به هوش آمد شنيدم كه مى گفت اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا آلَ اللّه الخ كه به عينه همان زيارت نيمه رجب است كه ما ذكر نموديم و با آن فرقى ندارد جز چند كلمه كه شايد از اختلاف نسخ باشد چنانچه شيخ مرحوم احتمال داده پس اگر كسى خواست كه آن را نيز بخواند رجوع كند به زيارت نيمه رجب و همان را بخواند

مؤ لّف گويد كه زيارت امام حسين عليه السلام در اوقات شريفه و ليالى و ايّام متبرّكه به غير از اين اوقات كه ذكر شد نيز افضل است خصوصاً اوقاتى كه به آن حضرت نسبتى داشته باشد مانند روز مباهله و روز نزول هَلْ اَتى و روز ولادت شريف آن حضرت و شبهاى جمعه و از روايتى مستفاد مى شود كه حق تعالى در هر شب جمعه نظر مكرمتى بر آن حضرت فرمايد و جميع پيمغبران و اوصياى ايشان را به زيارت او بفرستد و ابن قولويه از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده كه هر كه زيارت كند قبر امام حسين عليه السلام را در هر جمعه آمرزيده شود البته و از دنيا بيرون نرود با حال حسرت از دنيا و مَسْكَنَشْ در بهشت با امام حسين عليه السلام باشد و در خبر اعمش است كه همسايه او براى او گفت در خواب ديدم كه رقعه ها از آسمان فرو مى ريزد كه در آنها امان نوشته اند براى هر كه زيارت امام حسين عليه السلام كند در شب جمعه و بعد از اين در اعمال كاظمين در حكايت حاجى على بغدادى اشاره به اين مطلب خواهد شد و غير اين از اوقات شريفه ديگر و روايت شده از حضرت صادق عليه السلام پرسيدند كه آيا زيارت امام حسين عليه السلام را وقتى هست كه بهتر از وقت ديگر باشد فرمود كه زيارت كنيد آن حضرت را در هر وقت و هر زمان زيرا كه زيارت آن حضرت خير مُقَرَّرى است هر كه آن را بيشتر به عمل آورد خير بيشتر خواهد يافت و هر كه كمتر كند كمتر خواهد يافت و سعى كنيد در زيارت كردن آن حضرت در اوقات شريفه كه اعمال صالحه در آنها ثوابش مضاعف است و در آن اوقات شريفه ملائكه از آسمان نازل مى شوند از براى زيارت آن حضرت

و از براى خصوص اين اوقات مذكوره زيارت منقولى يافت نشده بلى در روز سيّم ماه شعبان كه روز تولّد حضرت امام حسين عليه السلام است دعائى از ناحيه شريفه بيرون آمده كه بايست آن را خواند و ما آن را در اعمال ماه شعبان ذكر كرديم و بدان نيز كه زيارت آن حضرت در غير كربلا از شهرهاى دور فضيلت زيادى دارد و ما در اينجا به ذكر دو روايت كه در كافى و تهذيب و فقيه است قناعت مى كنيم روايت اوّل ابن ابى عمير از هشام روايت كرده كه حضرت صادق عليه السلام فرمود كه هرگاه راه يكى از شما دور و از خانه اش تا به قبور ما مسافت بسيار باشد بالا رود به پشت بام بلندتر منزل خود و دو ركعت نماز كند و اشاره كند به سلام كردن به سوى قبرهاى ما پس بدرستى كه آن به ما مى رسد

روايت دويّم از حنّان بن سُدَيْر از پدرش منقولست كه حضرت صادق عليه السلام به من فرمود اى سدير زيارت مى كنى قبر حسين عليه السلام را در هر روز عرض كردم كه فداى تو گردم نه فرمود شما چه جفاكاريد در هر جمعه زيارت مى كنيد او را گفتم نه فرمود در هر ماهى زيارت مى كنيد گفتم نه فرمود در هر سالى او را زيارت مى كنيد گفتم گاهى از سالها شده كه زيارت كرده ام فرمود اى سُدير چه جفا كاريد شما به امام حسين عليه السلام آيا ندانستيد كه حق تعالى را دو هزار هزار فرشته است (و در تهذيب و فقيه هزار هزار فرشته است ) ژوليده مو گردآلوده كه مى گريند بر آن حضرت و زيارت مى كنند وسست نمى شوند و چه مى شود براى تو اى سدير كه زيارت كنى قبر حسين عليه السلام را در هر جمعه پنج مرتبه و در هر روزى يك مرتبه گفتم فدايت شوم بين ما و بين او فرسخهاى بسيار است فرمود به من كه بالا رو به بام خانه ات پس نظر كن به جانب راست و چپ پس بلند كن سر خود را بسوى آسمان پس قصد كن جانب قبر آن حضرت را و بگو :

((اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُاللّهِ وَ بَرَكاتُهُ))

 نوشته مى شود براى تو زيارتى و آن زيارت حجّه و عمره است سُدير گفت بسا شد كه بجا آوردم اين را در ماه بيشتر از بيست مرتبه و در صدر زيارت اوّل از زيارات مطلقه گذشت چيزى كه مناسب اين مقام بود.

فضيلت و فوائد و آداب تربت مقدسه امام حسين عليه السلام

تذييلٌ بدانكه روايات بسيار وارد شده كه در تربت آن حضرت شفاى هر درد و مرض است مگر مرگ و امان است از بلاها و باعث ايمنى از هر خوف و بيم است و اخبار در اين باب متواتر است و معجزاتى كه به سبب اين تربت مقدّسه ظاهر گرديده است زياده از آنست كه ذكر شود و من در كتاب فوائد الرضويّه كه در تراجم علماء اماميّه است در احوال سيّد محدّث متبّحر آقا سيّد نعمة اللّه جزائرى ره نوشتم كه آن سيد جليل در تحصيل علم زحمت بسيار كشيده و سختى و رنج بسيار برده و در اوايل تحصيل چون قادر نبوده بر چراغ به روشنى ماه مطالعه مى نموده لاجرم از كثرت مطالعه در ماهتاب و بسيار چيز نوشتن و مطالعه كردن چشمانش ضعف پيدا كرده بود پس بجهت روشنى چشم خود به تربت مقدّسه حضرت سيدالشهداء عليه السلام و تراب مراقد شريفه ائمّه عراق عليهم السلام اكتحال مى كرد و به بركت آن تربت ها چشمش روشن مى گشت و نيز نگاشتم كه مبادا اهالى عصر ما بواسطه معاشرت با كفّار و ملاحده اين مطلب را استعجاب نمايند همانا كمال الدّين دميرى در حيوة الحيوان نقل كرده كه افعى هرگاه هزار سال عمر كرد چشمانش كور مى شود حق تعالى او را ملهم فرموده كه براى رفع كورى خود چشم خود را به رازيانج تر بمالد لاجرم با چشم كور از بيابان قصد مى كند بساتين و جاهائى را كه رازيانج در آنجا باشد و اگر چه مسافتى طويل در بين باشد پس خود را مى رساند به آن گياه و چشم خود را بر آن مى مالد روشنى چشم او برمى گردد و اين مطلب را زمخشرى و غيره نيز نقل كرده اند پس هرگاه حق تعالى در يك گياه ترى اين خاصيت قرار داده باشد كه مار كور پى به آن ببرد و بهره خود را از آن بگيرد چه عجب و استبعادى دارد كه در تربت پسر پيغمبر صلوات اللّه عليه و آله كه در راه او خودش و عترتش كشته شده شفاء از جميع امراض و فوائد و بركاتى قرار داده باشد كه شيعيان و محبّان او از آن بهره ها برند و ما در اين مقام به ذكر چند خبر قناعت مى كنيم .

اوّل روايت شده كه حوريان بهشت چون يكى از ملائكه را مى بينند كه از براى كارى بر زمين مى آيد از او التماس مى كنند كه براى ما تسبيح و تربت قبر امام حسين عليه السلام به هديّه بياور .

دوّم به سند معتبر منقول است كه شخصى گفت حضرت امام رضا عليه السلام براى من از خراسان بسته متاعى فرستاد چون گشودم در ميان آن خاكى بود از آن مرد كه آورده بود پرسيدم كه اين خاك چيست گفت خاك قبر امام حسين عليه السلام است و هرگز آن حضرت از جامه و غير جامه چيزى به جايى نمى فرستد مگر آنكه اين خاك را درميانش مى گذارد و مى فرمايد اين امان است از بلاها به اذن و مشيّت خدا .

سيّم روايت است كه عبداللّه بن ابى يعفور به خدمت حضرت صادق عليه السلام عرض كرد كه يك شخص از خاك قبر امام حسين عليه السلام برمى دارد و منتفع مى شود و ديگرى برمى دارد و منتفع نمى شود فرمود كه نه واللّه هر كه بردارد و اعتقاد داشته باشد كه به او نفع مى بخشد البته منتفع مى شود .

چهارم از ابوحمزه ثمالى روايتست كه عرض كردم به حضرت صادق عليه السلام كه مى بينم اصحاب ما مى گيرند خاك قبر امام حسين عليه السلام را و طلب شفا از آن مى كنند آيا شفا در آن هست فرمود كه طلب شفا مى توان كرد از خاكى كه بردارند از ميان قبر تا چهار ميل و همچنين است خاك قبر جدّم رسول خدا صلى الله عليه و آله و قبر امام حسن و امام زين العابدين و امام محمّد باقرعليهم السلام پس بگير از آن خاك كه آن شفاى هر درد است و سپرى است براى دفع هر چه از آن ترسى و هيچ چيز به آن برابرى نمى كند از چيزهائى كه از آن شفا طلب مى كنند به غير از دعا و چيزى كه آن را فاسد مى كند آن است كه در ظرفها و جاهاى بد مى گذارند و آنها كه معالجه به آن مى كنند كم است يقين ايشان هر كه يقين داشته باشد كه اين از براى او شفا است هرگاه معالجه به آن كند او را كافى خواهد بود و محتاج به دواى ديگر نخواهد شد و فاسد مى گردانند آن تربت را شياطين و كافران از جنيّان كه خود را بر آن مى مالند و بهر چيز كه مى گذرد آن تربت آن را بو مى كنند و اما شياطين و كافران جنّ پس حسد مى برند فرزندان آدم را بر آن و خود را بر آن مى مالند كه اكثر نيكى و بوى خوشش برطرف مى شود و هيچ تربت از حاير بيرون نمى آيد مگر مهيّا مى شوند از شياطين و كافران جنّ از براى آن تربت آن قدر كه عدد ايشان را كسى به غير از خدا احصا نمى تواند كرد و آن تربت در دست صاحبش است و ايشان خود را بر آن مى مالند و ملائكه نمى گذارند ايشان را كه داخل حاير شوند و اگر تربت سالم از اينها بماند هر بيمار را كه به آن معالجه نمايند البّته در آن ساعت شفا مى يابد پس چون تربت را بردارى پنهان كن و نام خدا بر آن بسيار بخوان و شنيده ام كه بعضى از آنها كه تربت را برمى دارند آن را سبك مى شمارند حتّى بعضى از ايشان آن را در توبره چهارپايان مى اندازند يا در ظرف طعام يا چيزهائى كه دست بر آن بسيار ماليده شود از خورجينها و جوالها پس چگونه شفا يابد از آن كسى كه به اين نوع آن را حرمت دارد ولكن دلى كه در آن يقين نيست و سبك مى شمارد چيزى را كه صلاحش در آن است عمل خود را فاسد مى كند.

پنجم روايت شده كه هرگاه يكى از شما خواهد كه بردارد تربت را به اطراف انگشتان بردارد و قدر آن مثل نخود است به بوسد آن را و بر هر دو ديده گذارد وبر ساير بدن بمالد و بگويد:

اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذِهِ التُّرْبَةِ وَبِحَقِّ مَنْ حَلَّ بِها وَثَوى فيها وَبِحِقِّ جَدِّهِ وَاَبيهِ وَاُمِّهِ وَاَخيهِ وَالاَْئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ وَبِحَقِّ الْمَلاَّئِكَةِ الْح آفّينَ بِهِ اِلاّ جَعَلْتَه ا شِف آءً مِنْ كُلِّ د آءٍ وَبُرْءا مِنْ كُلِّ مَرَضٍ وَنَجاةً مِنْ كُلِّ آفَةٍ وَحِرْزا مِمّا اَخافُ وَاَحْذَرُ

پس آن را استعمال نمايد و روايت شده كه مهر كردن تربت امام حسين عليه السلام آنست كه بر آن سوره اِنّا اَنْزَلْناهُ فى لَيْلَةِ الْقَدْرِ بخوانى و نيز روايت شده كه هرگاه تربت را بخورى يا به كسى بخورانى بگو :

بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ رِزْقا واسِعا وَعِلْما نافِعا وَشِفآءً مِنْ كُلِّ دآءٍ اِنَّكَ عَلى كُلِّشَىْءٍ قَديرٌ

مؤ لف گويد كه فوائد تربت شريفه آن حضرت بسيار است از جمله آنكه مستحبّ است با ميّت در قبر گذاشتن و كفن را به آن نوشتن و ديگر سجده كردن بر آنست كه روايت شده كه سجده بر آن هفت حجاب را مى درد يعنى باعث قبولى نماز مى شود كه به آسمانها بالا مى رود و ديگر تسبيح از تُربت آن حضرت ساختن و به آن تسبيح ذكر كردن و در دست داشتن است كه فضيلت عظيم دارد و از خاصيتش آنست كه در دست آدمى تسبيح مى گويد بى آنكه صاحبش ‍ تسبيح بگويد و معلوم است كه اين تسبيح غير از آن تسبيحى است كه در همه اشياء است كما قال اللّه تعالى :

وَ اِنْ مِنْ شَىْءٍ اِلاّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلكِنْ لاتَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ

و عارف رومى در معنى آن گفته :

 

گر تو را از غيب چشمى باز شـد           با تو ذرّات جهـان همــراز شد

نطق خاك ونطق آب ونطق گِل          هست محسوس حواسّ اهل دل

جملـه ذرّات در عـــالم نهــان          با تـــو ميگويند روزان وشبـــان

ما سَميعيم وبصير وبــاهُشيــم          با شمــا نامحرمان ما خـامشيـــم

از جمادى سوى جان جان شويد         غلغــل اجــــزاى عالم بشنـــويد

فاش تسبيح جمـادات آيـــدت        وسوســـه تاءوليهـــــا بزدايــــدت

بالجُمله اين تسبيحى كه در اين روايت است تسبيحى است كه از خصوصيّات تربت حضرت سيّد الشّهداء اَرْواحُنا لَهُ الْفِداء است .

ششم از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است كه هر كه بگرداند تسبيح تربت امام حسين عليه السلام را وبگويد: ((سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللّهُ وَاللَّهُ اَكْبَرُ)) با هر دانه بنويسد حق تعالى از براى او شش هزار حسنه و محو كند از او شش هزار گناه و بلند كند از براى او شش هزار درجه و بنويسد از براى او شش هزار شفاعت و از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هركه بگرداند سنگهائى راكه ازتربت امام حسين عليه السلام مى سازند يعنى تسبيح پخته پس يكبار استغفار كند هفتاد استغفار از براى او نوشته مى شود و اگر تسبيحى را در دست نگاه دارد و تسبيح نگويد به عدد هر حبّه هفت مرتبه از براى او نوشته مى شود

هفتم در حديث معتبر منقول است كه چون حضرت صادق عليه السلام به عراق تشريف آوردند گروهى نزد آن حضرت آمدند و عرض كردند كه دانسته ايم تربت امام حسين عليه السلام موجب شفاى هر درد است آيا باعث ايمنى از هر خوف هست فرمود بلى هرگاه كسى خواهد كه او را از هر بيمى امان بخشد بايد تسبيحى كه از تربت آن حضرت ساخته باشند در دست بگيرد و سه مرتبه اين دعا را بخواند:

اَصْبَحْتُ اَللّهُمَّ مُعْتَصِما بِذِمامِكَ وَجِوارِكَ الْمَنيعِ الَّذى لا يُطاوَلُ وَلا يُحاوَلُ مِنْ شَرِّ كُلِّ غاشِمٍ وَطارِقٍ مِنْ سآئِرِ مَنْ خَلَقْتَ وَما خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِكَ الصّامِتِ وَالنّاطِقِ فى جُنَّةٍ مِنْ كُلِّ مَخُوفٍ بِلِباسٍ سابِغَةٍ حَصينَةٍ وَهِىَ وِلاَّءُ اَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ مُحْتَجِزا مِنْ كُلِّ قاصِدٍ لى اِلى اَذِيَّةٍ بِجِدارٍ حَصينٍ الاِْخْلاصِ فِى الاِْعْتِرافِ بِحَقِّهِمْ وَالتَّمَسُّكِ بِحَبْلِهِمْ جَميعاً مُوقِنا اَنَّ الْحَقَّ لَهُمْ وَمَعَهُمْ وَمِنْهُمْ وَفيهِمْ وَبِهِمْ اُوالى مَنْ والَوْا وَاُعادى مَنْ عادَوْا وَاُجانِبُ مَنْ جانَبُوا فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَعِذْنِى اللّهُمَّ بِهِمْ مِنْ شَرِّ كُلِّ ما اَتَّقيهِ يا عَظيمُ حَجَزْتُ الاَْعادِىَ عَنّى بِبَديعِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ اِنّا جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ اَيْديهِمْ سَدّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدّا فَاَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ

پس تسبيح را ببوسد و بر هر دو چشم بمالد و بگويد:

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ هذِهِ التُّرْبَةِ الْمُبارَكَةِ وَبِحَقِّ صاحِبِها وَبِحَقِّ جَدِّهِ وَبِحَقِّ اَبيهِ وَبِحَقِّ اُمِّهِ وَبِحَقِّ اَخيهِ وَبِحَقِّ وُلْدِهِ الطّاهِرينَ اجْعَلْها شِفآءً مِنْ كُلِّ دآءٍ وَاَمانا مِنْ كُلِّ خَوْفٍ وَحِفْظا مِنْ كُلِّ سُوَّءٍ

پس تسبيح را بر جبين خود بگذارد پس اگر در صبح چنين كند در امان خدا باشد تا شام و اگر در شام چنين كند در امان خدا باشد تا صبح و در روايت ديگر منقول است كه هر كه از پادشاهى يا غير او ترسد چون از خانه بيرون آيد چنين كند تا حرزى باشد او را از شرّ ايشان

مؤ لّف گويد كه مشهور ميان علماء آن است كه خوردن گل و خاك مطلقاً جايز نيست مگر تربت مقدسه امام حسين عليه السلام به قصد شفا بى قصد لذّت به قدر نخودى بلكه احوط آن است كه به قدر عدسى باشد و خوبست كه تربت را در دهان بگذارد و بعد از آن جرعه اى از آب بخورد و بگويد ((اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ رِزْقا واسِعا وَعِلْما نافِعا وَشِفاءً مِنْ كُلِّ دآءٍ وَسُقْمٍ)) علامه مجلسى ره فرموده احوط آن است كه مهر و تسبيح و تربت آن حضرت را نخرند و نفروشند بلكه به هديّه و بخشش بدهند و در برابر آنها اگر تراضى كنند بى آنكه اوّل شرط كرده باشند شايد بد نباشد چنانچه در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر كه خاك قبر امام حسين عليه السلام را بفروشد چنان است كه گوشت آن حضرت را فروخته و خريده باشد

مؤ لّف گويد كه شيخ ما محدّث متبحّر ثقة الاسلام نورى ره در دارالسلام نقل فرموده كه روزى يكى از برادران من به خدمت مرحومه والده ام رسيد مادرم ديد كه تربت امام حسين عليه السلام را در جيب پايين قباى خود گذاشته مادرم او را زجر كرد كه اين بى ادبى است به تربت مقدسه چه آنكه بسا شود در زير ران واقع شود و شكسته گردد برادرم گفت چنين است كه فرمودى و تا به حال دو مهر شكسته ام ولكن عهد كرد كه من بعد در جيب پايين نگذارد پس چند روزى از اين قضيّه گذشت علامه والدم در خواب ديد بدون اينكه از اين مطلب اطلاع داشته باشد كه مولاى ما حضرت ابوعبداللّه الحسين عليه السلام به زيارت او تشريف آورد و در اطاق كتابخانه نشست و ملاطفت و مهربانى بسيار كرد و فرمود بخوان پسران خود را بيايند تا آنها را اكرام كنم پس والد پسرها را طلبيد و با من پنج نفر بودند پس ايستادند در نزد در مقابل آن حضرت و در نزد آن حضرت از جامه و چيزهاى ديگر بود پس يك يك را مى خواند و چيزى از آنها به او مى داد پس نوبت به برادر مزبور سلمه اللّه رسيد حضرت نظرى بر او افكند مانند كسى كه در غضب باشد و التفات فرمود بسوى والد مرحوم و فرمود اين پسر تو دو تربت از تربتهاى قبر من در زير ران خود شكسته است پس مثل برادران ديگر او را نخواند بلكه افكند بسوى او چيزى و الان در ذهنم است كه گويا قاب شانه ترمه به او داد پس علامه والد بيدار شد و خواب خود را براى مرحومه والده نقل كرد و والده حكايت را براى ايشان بيان كرد والد تعجّب كرد از صدق اين خواب


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:, | 16:38 | نویسنده : سرباز گمنام |