مصیبت وصیت حضرت زهرا (س) به امیرالمؤمنین (ع )

 مصيبت وداع فرزندان علي (ع) با زهرا‌ (س) :

امير المؤمنين (ع) مي فرمايد: پس از آنكه زهرا‌(س) به شهادت رسيد، كارهاي او را انجام دادم واو راكفن كردم. پس چون خواستم بندهاي كفن را ببندم صدا زدم:«يا ام كلثوم،يازينب، يا سكينه، يافضه، يا حسن، ياحسين، هلموا تزودوا من امكم فهذا الفراق و اللقاء في الجنه »؛ عزيزانم شتاب كنيد براي آخرين ديدار با مادرتان. كه ديداربعدي در بهشت است امام حسن وامام حسين آمدند و مي گفتند:« وا حسرتي لاتنطفي ء ابدا من فقد جدنا محمد المصطفي و امنا فاطمه الزهراء»؛ وا حسرتا! هيچ گاه آتش حزن رحلت جدمان پيامبر(ص) و مادرمان زهرا (س) در ما خاموش نخواهد شد. اي مادر هنگامي كه جدمان پيامبر(ص) را ملاقات كردي سلام مارا به او برسان وبگو ما پس از شما در دنيا يتيم شديم . امير المؤمنين(ع) مي فرمايد: خدا را گواه مي گيرم كه فاطمه (س) ناله اي زد ودستانش را باز كرد وحسن وحسين را به سينه چسباند. در اين هنگان هاتمي ندا داد: ياعلي، حسنين را از روي سينة مادر جدا كن بخدا قسم ملائكة آسمانها از ديدن اين منظره به گريه افتادند.

مصيبت اميرالمؤمنين‌ (ع) پس ار دفن بي بي فاطمه (س)

بتاب اي مه تو بر كاشانة من

كه تاريك است امشب خانة من 

 بتاب اي مه كه ببينم روي نيلي

بشويم در دل شب جاي سيلي

بتاب اي مه كه تا باقلب خسته

دهم من غسل، پهلوي شكسته

بتاب اي مه كه شويم من شانه

ز اشك ديده جــاي تـازيــانه                                                                      

پس از آنكه علي (ع) بدن زهرايش را شبانه دفن كرداثرقبر آن مظلومه رامحو نمود. سپس خاك دستانش را برطرف كرد در اين لحظه حزن واندوه حضرت شدت يافت واشك چون سيلاب از چشمانش جاري شد. روي خودرا به سوي قبر مطهر پيامبر(ص) نمود وعرضه داشته: يا رسول الله(ص) سلام من به شما. ونيز سلام برشما از جانب دخترت وحبيبه ات ونور چشمانت كه به زيارت شماآمده است. يا رسول الله (ص) من در دوري از زهرايت (س) كم صبر شدم وطاقتم ضعيف شده ...

يا رسول الله(ص) غم اندوه من هميشگي خواهد بود وشبهاي من بيداري خواهد گذشت تا اينكه به شما ملحق شوم. چه زود بين ماجدايي افتاد دخترت به زودي به شما خبر خواهد دادكه چگونه امت دست به دست همديگر دادند تا حق مرا غضب كنند.ودر حق زهرا (س) ظلم نمايند.

پس، از آن غم وغصه هايي كه در سينة زهرا (س) انباشته شده سئوال كنيد. ازآن غصه هايي كه نمي توانست براي كسي باز گوكند.اگر نبود غلبة آنهايي كه بر ما مسلط شدند،  در كنار قبر شما مي ماندم ومانند زن وفرزند مرده در مصيبت شهادت  فاطمه (س)  ناله مي زدم . خدا مي داند كه از ترس دشمنان دخترت را مخفيانه دفن مي كنم.

طبق روايت ديگر آن حضرت به قدري گريست وناله كرد كه عباس عموي آن حضرت آمد وآن حضرت را به خانه برد..


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : شنبه 24 فروردين 1392برچسب:, | 10:20 | نویسنده : بحرینی |