پیامک های امام زمانی

کاش از لطف شبی یاد ز ما می‌کردی

یاد از عاشق افتاده ز پا می‌کردی

کاش بیمار فراقت که ز پا افتاده

با نگاه ملکوتی تو دوا می‌کردی

**********

مردان که به هنگام خطر گرد آیند / سرباز صفت به یک خبر گرد آیند

مظلوم تویی که سال ها منتظری / تا سیصد و سیزده نفر گرد آیند

***********

مردم دیده به هر سو نگرانند هنوز / چشم در راه تو صاحبنظرانند هنوز

لاله ها، شعلهکش از سینه داغند به دشت / در غمت، همدم آتش جگرانند هنوز . . .

اللهم عجل لولیک الفرج

*************

آن فرقه که تیشه به نخل فدک زدند

بر قلب پاک ختم رسولان نمک زدند

مهدی(عج) بیا ز قاتل مادر سوال کن

زهرا(س) چه کرده بود که اورا کتک زدند؟

یا مهدی فاطمه (س)

*********

وقتی میگیم خدا کند که بیایی

شاید او می فرماید خدا کند که بخواهید . . .

*********

روی تو را ز چشمه نور آفریده اند / لعل تو از شراب طهور آفریده اند

خورشید هم به روشنی طلعت تو نیست / آیینه تو را ز بلور آفریده اند

پنهان مکن جمال خود از عاشقان خویش / خورشید را برای ظهور آفریده اند . . .

***********

ای آخرین توسل سبز دعای ما

آیا نمیرسد به حضورت دعای ما؟

شنبه،دوباره شنبه، دوباره سه نقطه چین

بی تو چه زود میگذرد هفته های ما

**********

منتظرم منتظرم مسافرم زود برسه

یه صبح جمعه تو دعا مهدی موعود برسه

***********

ما مست علوفه ایم، مردن بهتر / بی برگ و شکوفه ایم، مردن بهتر

از غیبت طولانی تان شد معلوم / ما مردم کوفه ایم، مردن بهتر . . .

**********

لحظه لحظه بوى ظهور مى آید / عطر ناب گل حضور مى آید

سبز مردى از قبیله عشق / ساده و سبز و صبور مى آید . . .

**********

تو امام عصری و عصر جمعه های من این همه دلگیر!

گنهم چیست که در مرداب خویش افتاده ام گیر . . .

***********

به یاد او همه غم ها ز سینه دور شود

دلم به رغم سیاهیش غرق نور شود

همیشه منتظرش بودم ای خدا مپسند

که بعد مردن ما جمعه ی ظهور شود . . .

**********

من برای آمدنت ای تک سوار گل دل را پر پر

قران به سر گرفته فریاد کنان باز نوحه سر می کنم

اشک چشمم اگر کم است برایت دلم را آب میکنم . . .

***********

تا نقش تو هست نقش آیینه ما

بوی خوش گل نشسته در سینه ما

در دیده بهار جاودان می شکفد

با یاد تو ای امید دیرینه ما . . .

***********

یک روز نسیم خوش خبر می آید

بس مژده به هر کوی و گذر می آید

عطر گل عشق در فضا می پیچد

می آیی و انتظار سر می آید . . .

************

 

ماندیم به داغ انتظارت، مددی

ما و غم ودرد بی شمارت، مددی

دلخسته از این غمی که در ریشه ماست

در آرزوی فجر بهارت، مددی

************

ای راحت دل، قرار جانها برگرد

درمان دل شکسته ما، برگرد

ماندیم در انتظار دیدار، ای داد

دلها همه تنگِ توست آقا برگرد . . .

************

دل از ما برد و روی از ما نهان کرد

خدایا با که این بازی توان کرد

تا کسی رخ ننماید نبرد دل ز کسی

دلبر ما دل ما برد به ما رخ ننمود . . .

*************

عصریست غریب و آسمان دلگیر است

افسوس برای دل سپردن دیر است

هر روز بـهان ه ای گرفتیم و گذشت

عیب از من و توست عشق بی تقصیر است . . .

*************

نگاه کن به قلب من که سرخ از غرور توست

نگاه کن به چشم من، به راه تا عبور توست

نگاه کن به جان من، در انتظار جمعه ای ست

که وعده داده اند و گفته اند ظهور توست . . .

************

خیمه نشین فاطمه دلم برات پر میزنه

اسم قشنگت آقا جون هر تپش قلب منه

دلم برای دیدنش می گیره از من بهونه

ندبه می خونم دوباره با اشکای دونه دونه . . .

**************

گر پرده زرخ باز نماید مهدی(عج)

از خلق جهان دل برباید مهدی(عج)

ای شیعه چنان منتظر مولــی باش

گویی که همین جمعه بیاید مهدی(عج) . . .

**********

سر راهت در انتظارم / برده هجرت صبر و قرارم

جز ظهورت ای گل زهرا / به خدا حاجتی ندارم . . .

*********

بر چهره پر ز نور مهدی صلوات / بر جان و دل صبور مهدی صلوات

تا امر فرج شود مهیا بفرست / بهر فرج و ظهور مهدی صلوات . . .

**********

اگر که آمدی من رفته بودم اسیر سال و ماه و هفته بودم

دعایم کن دوباره جان بگیرم بیایم در رکاب تو بمیرم

**********

این دیده نیست قابل دیدار روی تو/ چشمی‌دگر بده که تماشا کنم تو را

تو در میان جمعی و من در تفکّرم/ کاندر کجا روم و پیدا کنم تو را . . .

*********

تا کی در انتظار تو شب را سحر کنم /شب تا سحر به یاد رخت ناله سر کنم

ای غایب از نظر، نظری کن به حال من / تا چند سیل اشک روان از بصر کنم . . .

*********

این عشق آتشین زدلم پاک نمی شود

مجـنون به غیر خانه ی لـیلا نمی شود

بـالای تـخت یـوسف کـنعان نـوشته اند

هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود

**********

خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد

غم مخور آخر طبیب دردمندان خواهد آمد

***********

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش

زده ام فـالی و فـریـادرسـی مـی آیـد

**********

 عمریست که از حضور او جا ماندیم

در غـربت سـرد خویش تنها ماندیم

او مـنتظرست تـا کــه مـا بـرگـردیم

مایـیـم کـه در غیبت کـبری مـاندیم

***********

از هـجـر تــو درد و داغ دلـگیرم کـرد

انـدوه و غـم زمـان زمـین گیرم کـرد

گفتند که جمعه می رسی از کعبه

این رفتن جمعه جمعه ها پیرم کرد

 ***********

روا بود که گریبان ز حـجر تو پاره کنم

 دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم

************

 

تا کسی رخ ننماید ز کسی دل نبرد

دلـبر ما دل مـا بـرد و ز مـا رخ نـنمود

************

 چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی

چه بـغـضهـا کـه در گـلو رسـوب شـد نیـامـدی

خلـیل آتشین سـخن ؛ تبر بـه دوش بت شکن

خــدای مـا دوباره سـنگ و چـوب شـد نیامـدی

بـرای مـــا کـه خــســته ایــم نه ؛ ولــی

برای عــده ای چـه خــوب شـد نیامــدی

تـمـام طـول هفته را به انتظار جـمعه ام

دوباره صبح؛ ظهر؛ نه غروب شد نیامدی

آقا نگاهت جای آهو هاست، می دانم

دستان پاکت مثل من تنهاست، می دانم

آقا دلت در هیچ ظرفی جا نمی گیرد

جای دل تو وسعت دریاست ، می دانم . . .

**********

ویـرانه نه آن است که جـمشید بنا کـرد

ویرانه نه آن است که سهراب فرو ریخت

ویرانه دل ماست کـه هر جـمعه به یادت

صـد بار بنا گشـت و دگـر بار فـرو ریـخت

***********

ماه مـن پـرده از آن چـهره زیبا بردار

تا فلک لاف نیاید که چه ماهی دارد

***********

روزگـاریست در این کوچه گرفتار توام

با خـبر باش کـه در حسرت دیدار توام

گـفته بودی کـه طبیب دل هر بیماری

پس طبیب دل من باش که بیمار توام

***********

چهره گـل باغ و صحرا را گـلستان می کند

دیــدن مــهدی هـزاران درد درمـان می کند

مـدعـی گـوید کـه با یک گل نمـی آید بــهار

من گلی دارم که عالم را گلستان می کند

**********

آرزو دارم بیایی مژده ی سبز بهارم

ای تمام آرزویم ای همه دار و ندارم

آرزو دارم بیایی در دل تاریک غم ها

ای جمالت روشنای خلوت شب های تارم . . .

*******

مرا به غیر تو نبود پناه مهدی جان

که من گدایم و هستی تو شاه مهدی جان

در انتظار تو شاها گذشت عمر عزیز

نگشت حاصل من غیر آه مهدی جان . . .

**********

فقط گفتی به ما پرواز ، پرواز / در زندان غیبت کی شود باز؟

بدون تو چگونه پرگشاییم؟ / برای هر عمل هستی سر آغاز . . .

*********

 دوباره جمعه گذشت و قنوتِ گریان ماند

دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند

دوباره زمزمه ی کاسه های خالی ما

پس از نیامدنت گوشه ی خیابان ماند . . .

***********

 ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت / دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت

مانند مرده ای متحرک شدم بیا / بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت . . .

***********

 الا ای عطر دین ما کجایی؟ / شه خضرا نشین ما کجایی؟

مذاب کوره ی آهنگرانم / به یادت جمعه ها در جمکرانم . . .

**********

در آتش است .رهایم، خدا شاهد است / به غم مبتلایم، خدا شاهد است

شب است و دل و بیکسی وایِ من / به درد آشنایم، خدا شاهد  . . .

***********

بوی عطر یار دارد جمعه ها

وعده دیـدار دارد جـمعه ها

جـمعـه ها دل یاد دلـبر می کند

نغمه یابن الحسن سر می کند

***********

 صبحی گره از زمانه وا خواهد شد

راز شــب تــار بـرمــلا خـواهد شد

در راه عزیـزی ست کـه با آمـدنش

هر قطب نما قبله نما خواهد شد!

***************

 مـا معتقــدیم عـشــق سـر خـواهــد زد

بــر پشـت سـتم کسـی تبر خـواهـد زد

سـو گنــد بـه هــر چــهـارده آیــــه نـــور

سو گنــد بـه زخمـهای سـرشــار غــرور

آخـــر شــب ســرد مــا سحــر مـیگـردد

مـــهـدی بـه میــان شیــعه بــر میـگردد

****************

 بر چـهره پر ز نــور مهدی صلوات

بر جان و دل صبور مهدی صلوات

تا امــر فـرج شـود مهـیا بفرست

بـهر فـرج و ظـهور مهدی صلوات

***************

 سئوالی ساده دارم از حضورت

من آیا زنده ام وقـت ظـهورت ؟

اگر که آمـدی مـن رفـته بـودم

اسیر سال و ماه و هفته بودم

دعایم کــن دوباره جـان بگیرم

بیــایـم در رکــاب تــو بــمـیـرم

**************

 ای اف به این زمانه و ای اف به روزگار

تا کی شکست ، خرد شدن ، بغض ، انتظار

تقویمها نبود تو را ناله میکنند

در سالهای ساکت و بی روح و مرگبار . . .

**************

دلم ز هجر تو در اضطراب می‌افتد

بسان زلف تو در پیچ و تاب می‌افتد

شبی که بی‌توام، ای ماه انجمن آرا!

دلم ز هجر تو از صبر و تاب می‌افتد . . .

***************

با این دل ماتم زده آواز چه سازم /بشکسته نی ام بی لب دم ساز چه سازم

در کنج قفس می کشدم حسرت پرواز /با بال و پر سوخته پرواز چه سازم . . .

**************

 یارب آن یوسف گمگشته به من باز رسان

تاطرب خانه کنی بیت حزن باز رسان

ای خدایی که به یعقوب رساندی یوسف

این زمان یوسف من نیز به من باز رسان . . .

***************

 باز هم جمعه شد و غصّه ی من تازه شده / درد این بی خبری بی حد و اندازه شده

باز هم جمعه شد و چشم به ره مانده شدم / باز از دوری تو خسته و درمانده شدم

**************

 آه می کشم تو را , با تمام انتظار

پر شکوفه کن مرا , ای کرامت بهار

در رهت به انتظار , صف به صف نشسته اند

کاروانی از شهید , کاروانی از بهار . . .

***************

از میان اشک ها خندیده می آید کسی

خواب بیداری ما را دیده می آید کسی

با ترنم با ترانه با سروش سبز آب

از گلوی بیشه خشکیده می آید کسی . . .

**************

دلی دارم که رسوای جهان است / گرفتار بتی ابرو کمان است

نگاهم سوی طاووسی بهشتی است / که نامش مهدی صاحب الزمان است . . .

**************

 فروغ روی یزدان داری ای دوست / صفای باغ رضوان داری ای دوست

تویی یوسف، که در هر کوی وبرزن / هزاران پیرکنعان داری ای دوست . . .

**************

به دنبال تو می گردم نمی یابم نشانت را / بگو باید کجا جویم مدار کهکشانت را

تمام جاده را رفتم، غباری از سواری نیست / بیابان تا بیابان جسته ام ردّ نشانت را . . .

****************

 به تمنّای طلوع تو جهان چشم به راه / به امید قدمت کون ومکان چشم به راه

رخ زیبای تو را یاسمن آینه به دست / قدّ رعنای تو را سرو جوان چشم به راه . . .

***************

به ذهن شب زده من ظهورکن مهتاب

ز دشت تیره ظلمت عبورکن مهتاب

دلم گرفته، نگارم، ببین که تاریکم

به خاطر دل عاشق، ظهورکن مهتاب . . .

***************

 طعنه از دشمنت ای دوست شنیدن تا کی؟ / به بدن پیرهن صبر دریدن تا کی؟

پیش رو بودن و روی تو ندیدن تا کی؟ / بار هجران تو بردوش کشیدن تا کی . . . ؟

**************

 عمری در آرزوی وصال تو سوختیم

با یاد آفتاب جمال تو سوخت

ما را اگر چه چشم تماشا نداده اند

ای غایب از نظر به خیال تو سوختیم . . .

اللهم عجل لولیک الفرج

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:, | 16:7 | نویسنده : بحرینی |